loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 258 یکشنبه 26 خرداد 1392 نظرات (0)
 روز تاسوعایى یكى از هیئت هاى اصفهان به محل جلفاى اصفهان ، كه ارمنى ها منزل دارند، مى روند. یكى از عزادارها كنار دیوار مشغول عزادارى و گریه و توسل به (حضرت اباالفضل (ع )) بود.
 ناگاه مى بیند در خانه اى باز شد و یك مرد ارمنى بیرون آمد. از وضع عزادارى و گریه مردم تعجب مى كند،و مى گوید: چه خبر است ؟ آن مرد عزادار مى گوید: (امروز متعلق به باب الحوائج (حضرت اباالفضل (ع ) است .)
مرد ارمنى مى گوید: من بچه پسرى دارم كه دستهاى او فلج است . (مرا راهنمائى كن كه از (حضرت اباالفضل شفاى او را بگیرم .) آن مرد مى گوید: (امروز روز (حضرت اباالفضل است برو بچه ات را بیاور و دستهایش را به علم و پرچم آن بزرگوار بمال .)
مرد اومنى هم با عجله با حال گریه دست هاى بچه را به علم مى مالد و توسل پیدا مى كند و منقلب مى شود. نعره مى زند و غش مى كند، مردم منقلب مى شوند و مى گویند: كه چه شده ؟ این مى گوید: به مردم گفتم : كارى به او نداشته باشید، او را به حال آوردیم سؤ ال كردیم چه شده ؟ گفت : (مگر نمى بینید بچّه ام دستهایش را بالا و پائین مى آورد و شفا پیدا كرده .)(137)
نَبُوَد اگر چه لب خشكت آشنا با آب
چه خوش مرام تو دارد سر وفا با آب
چه گویمت كه به یاد تو غرق اندوه است
شكوه شادى دیدارهاى ما با آب
به مكتب شرف و شور و شوق و جانبازى
نوشت دفتر عشق تو را خدا با آب
شكست بغض زمان در گلوى خاطره ها
چو شُست كام تو را دست مرتضى با آب
شكست غیرت تو در مصاف نامردى
در آن كرانه كه یك غنچه گفت بابا آب
دمى كه تشنه لب از شطّ شوق برگشتى
شكست الفت صحراى كربلا با آب
فرات دجله ى شرم است در برابر تو
كه كوفه داشت نگاهى چو كیمیا با آب
فداى قدّ تو ودست بى تنت اى مرد
در آن معامله ى قوم بى حیا با آب
به یُمْن نام تو و افتخار سقّایى است
كه هست رابطه اى بین شعرها با آب (138)

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 168
  • تعداد اعضا : 288
  • آی پی امروز : 392
  • آی پی دیروز : 113
  • بازدید امروز : 801
  • باردید دیروز : 476
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,712
  • بازدید ماه : 11,774
  • بازدید سال : 98,687
  • بازدید کلی : 2,313,449
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند