loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 172 جمعه 15 اسفند 1393 نظرات (0)

نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت

که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت

تحمل گفتی و من هم که کردم سال‌ها اما

چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت

چو بلبل نغمه‌خوانم تا تو چون گل پاکدامانی

حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت

تمنای وصالم نیست عشق من بگیر از من

به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت

امید خسته‌ام تا چند گیرد با اجل کشتی

بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت

چه شبهائی که چون سایه خزیدم پای قصر تو

به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت

دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست

امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت

به شعرت "شهریارا" بیدلان تا عشق میورزند

نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت

 

منبع:lat.blogfa.com

حسن محمدی بازدید : 144 یکشنبه 30 آذر 1393 نظرات (0)

گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است
دیدم شروع محشر کبرای دیگر است


گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه
تاریک تر ز عرصه تاریک محشر است


گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین
اشک عزا به دیده زهرای اطهر است

حسن محمدی بازدید : 163 دوشنبه 07 مهر 1393 نظرات (0)

اي كرمت در ازل اول عطا

 

 

لطف الهي به الهي زار

نيز اميد است دهد وصل يار

 

عشق مرا سوي نگار آورد

سوي بهشت رخ يار آورد

 

يك نظر آن دلبر مهوش كند

عاقبت كار مرا خوش كند

 

از مي آن ساقي شيرين لبم

مست كند صبح نمايد شبم

 

درگذرد ازگنهم لطف دوست

لطف، چنين پرگنهي را نكوست

 

كس نه طلب كار ز لطف دوست

لطف،‌ چنين پرگنهي را نكوست

 

كس نه طلب كار ز لطف تو بود

ليك ترا بر همه لطف است وجود

 

اي كرمت در ازل اول عطا

زان كرم آمرز زما هر خطا

 

محو كن اي دوست گناه مرا

صبح كن اين شام سياه مرا

 

شاد كن از عشق،‌دل زار من

تا نگرد ديده رخ يار من

 

بر من رسواي ذليل و زبون

گمشده و كشتة اين نفس دون

 

رحمتي اي ساتر و غفّار من

درگذر از زشتي كردار من

 

هست شفيع من زار تباه

لطف تو و مهر رسول اله

 

گر نبود عشق تو سوداي من

واي من و واي من و واي من

 

مهر «علي» بر دلم افزون نما

شاد، به يادت، من دل‌خون نما

 

شاد، به يادت، من دل‌خون نما

وان دل پرمهر و رخ ماهشان

 

سينه‌ام افروز به نور يقين

با همه اخيار كنم همنشين

 

زنگ مرا از دل من پاك كن

جلوه در آيينة ادراك كن

 

در دو جهان ياد توام يار بس

روي توام جنّت و گلزار بس

 

بر ورقم كش خط غفران خويش

بر ورقم كش خط غفران خويش

 

منبع:andisheqom.com

حسن محمدی بازدید : 181 یکشنبه 16 شهریور 1393 نظرات (0)


الهي به مستان ميخانه ات

به عقل آفرينان ديوانه ات

 

به میخانه وحدتم راه ده

دل زنده و جان آگاه ده

 

ميي ده كه چون ريزيش در سبو

بر آرد سبو از دل آوز هو

 

از آن مي كه در دل چو منزل كند

بدن را فروزان تر از دل كند

 

از آن مي كه چون چشمت افتد بر آن

تواني در آن ديد حق را عيان

 

از آن مي كه گر عكسش افتد به باغ

كند غنچه را گوهر شب چراغ

 

از آن می که گر عکسش افتد بجان

توانی بجان دید حق را عیان

 

از آن می که گر شب ببیند بخواب

چو روز از دلش سر زند آفتاب

 

ميي صاف ز آلودگي بشر

مبدل به خير اندرو جمله شر

 

مي معني افروز و صورت گداز

ميي گشته مجنون راز و نياز

 

ميي از مني و تويي گشته پاك

شود جان ، چكد قطره اي گر به خاك

 

چشي گر از اين باده كوكو زني

شوي چون از او مست هوهو زني

 

ميي سر به سر مايه عقل و هوش

ميي بي خم و شيشه در ذوق و جوش

 

بيا ساقيا مي به گردش درآر

که می خوش بود خاصه در بزم یار

 

ميي بس فروزانتر از شمع روز

مي و ساقي و بادهٔ و جام سوز

 

ميي کو مرا وارهاند ز من

ز آئین و کیفیت ما و من

 

از آن مي حلال است در كيش ما

كه هستي و بال است در پيش ما

 

از آن مي حرام است برغيرما

كه خارج مقامست در سير ما

 

ميي را كه باشد در او اين صفت

نباشد به غير از مي معرفت

 

تو در حلقه مي پرستان در آ

كه چيزي نبيني به غير از خدا

 

بگویم که از خود فنا چون شوی

ز یک قطره زین باده مجنون شوی

 

بشوریدگان گر شبی سر کنی

از آن می که مستند لب تر کنی

 

 

رضی الدین آرتیمانی



حسن محمدی بازدید : 281 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

دستشو میگیری نگرانت میشم دستتو میگیره دور میشه میره

تورو از دست دادن تلخه نفس گیره

دستام یخ کردن تو سرم آتیشه

وقتی ازهم دورین نگرانت میشه

♫♫♫

هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم

موهاتو باد برده عطرش جامونده پیشم

حال و روزم خوب وخوش نیست بی تو نا آرومم

به یادت که میفتم نگرانت میشم

نگرانت میشم نازکی رنجوری

توی ظاهر اما یاغی و مغروری

چشمات میخندن توی قاب چوبی

نگرانت هستم روبه راهی خوبی…

هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم

موهاتو باد برده عطرش جامونده پیشم

حال و روزم خوب وخوش نیست بی تو نا آرومم

به یادت که میفتم نگرانت میشم

♫♫♫

بگو ای بار به دلش پا بندی

توی عکس تازت بازم میخندی

اون که پیشش هستی عشقم حالیشه؟

اگه باز عاشق شی نگرانت میشه…

هزار ساله که رفتی…

حسن محمدی بازدید : 148 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (0)

باز هم موسم غم، موسم غمگینی هاست
شعرم امروز پر از درد فلسطینی هاست
داغ این جنگ نفس گیر شکسته است مرا
روزه ی وا شده با تیر؛شکسته است مرا
قسمت این همه دل؛خون جگرها شده است
اشک ها اسلحه گرم پدرها شده است
باید از کودک این شهر بپرسی در جنگ
که گرفته است چرا جای عروسک را سنگ؟
باید از کودک این شهر بپرسی غم چیست؟
درد زخمی که نیامد به هم از مرهم چیست؟

حسن محمدی بازدید : 189 جمعه 16 خرداد 1393 نظرات (0)
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شودداغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست توگوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود
جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کندعقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار منخواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من توییآب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود
گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا رویآن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود
دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنیاین همه خود تو می‌کنی بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدیباغ ارم سقر شدی بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شومور بروی عدم شوم بی‌تو به سر نمی‌شود
خواب مرا ببسته‌ای نقش مرا بشسته‌ایوز همه‌ام گسسته‌ای بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو نباشی یار من گشت خراب کار منمونس و غمگسار من بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو نه زندگی خوشم بی‌تو نه مردگی خوشمسر ز غم تو چون کشم بی‌تو به سر نمی‌شود
هر چه بگویم ای صنم نیست جدا ز نیک و بدهم تو بگو به لطف خود بی‌تو به سر نمی‌شود

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 288
  • آی پی امروز : 87
  • آی پی دیروز : 115
  • بازدید امروز : 268
  • باردید دیروز : 352
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,592
  • بازدید ماه : 6,582
  • بازدید سال : 79,423
  • بازدید کلی : 2,294,185
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند