ميهمان حبیب خداست. قدمش روی چشم! اين چند روز اول سال هم كه تعطيل است و طبق يك سنت حسنه همه به ديدار هم ميروند و بازار مهماني رفتن نيز داغ داغ است.
البته ميهمانان عزيز بايد دقت داشته باشند كه نبايد وقتي آمدند كنگر بخورند و لنگر بيندازند و به قولي آدم را با خاك كوچه يكي كنند و نگذارند آب خوش از گلوي صاحبخانه پايين برود.
ولی بعضی از مهمانها مانند همان حکایت سعدی هستند که میفرماید:
ميهمان گرچه عزيز است ولي همچو نفس
خفقان آرد اگر آيد و بيرون نرود