loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 281 یکشنبه 26 خرداد 1392 نظرات (0)
 1 - آمدن نام حسین از آسمان  
شیخ طوسى و راویان دیگر باسندهاى معتبر از امام رضا - علیه السلام - روایت كرده اند كه : هنگامى كه امام حسین - علیه السلام - به دنیا آمد، پیامبر - صلى الله علیه و آله - به اسماء بنت عمیس فرمودند: اى سماء! فرزندم را بیاور! اسماء مى گوید: امام حسین - علیه السلام - را در پارچه سفیدى پیچیده و نزد پیامبر بردم ، پیامبر او را گرفته و در دامان خود نهاد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه را گفت ، در این هنگام جبرائیل - علیه السلام - نازل شد و خطاب به پیامبر - صلى الله علیه و آله - گفت : خداى تعالى بر تو سلام رسانده و مى فرماید: از آن جا كه على نسبت به تو به منزله هارون است براى موسى ، پس نام این فرزند را شبیر بگذار، كه این نام پسر كوچك هارون بود؛اما چون زبان تو عربى است او را حسین نام بنه ! (1)
 
2 - پیامبر در مصیبت حسین گریست !  
پیامبر - صلى الله علیه و آله - حسین را مى بوسید و مى گریست و مى فرمود: حسین جان ! براى تو مصیبتى بزرگ وجود دارد، خداوند لعنت كند قاتل و كشنده تو را، سپس فرمود: اى اسماء! مبادا این سخن را براى فاطمه نقل نمایى . (2)
3 - فطرس كه بود؟  
جبرئیل هنگام فرود براى تبریك ولادت امام حسین از جزیره اى عبور كرد، در آن جزیره به فرشته اى كه فطرس نام داشت و از حاملان عرش بود برخورد نمود.
فطرس چون در یكى از اوامر خداوندى تاخیر و سهل انگارى كرده بود، در آن جزیره محبوس شده و بال هایش شكسته شده بود، آن زمان كه امام حسین - علیه السلام - به دنیا آمد، نزدیك به هفتصد سال بود كه فطرس ‍ زندانى آن جزیره بود و مشغول به عبادت خداوند.
طبق روایتى دیگر خداوند فطرس را میان عذاب آخرت مخیر گردانید و فطرس عذاب دنیا را اختیار كرد، خداوند نیز او را به وسیله مژه هاى چشمانش در آن جزیره به حالت معلق در آورد، هیچ جاندارى ساكن آن جزیره نبود و پیوسته از زیر او بوى بدى بلند مى شد. (3)
4 - خواهش فطرس از جبرئیل  
فطرس زمانى كه دید جبرئیل همراه ملائكه به زمین نزول مى كنند، از جبرئیل پرسیده : كجا مى روید؟
او گفت : خداوند به حضرت محمد مصطفى نعمتى ارزانى فرموده و مرا فرستاده تا به آن حضرت تبریك و تهنیت گویم .
فطرس گفت : اى جبرائیل ! من را نیز همراه خود ببر، شاید كه آن حضرت براى من دعایى كند و حق تعالى از خطا و گناه من درگذرد. (4)
5 - آمدن فطرس خدمت پیامبر  
جبرئیل همراه فطرس خدمت پیامبر رسید، پس از عرض سلام و تبریك ، شرح حال فطرس را براى پیامبر بازگو نمود، پیامبر فرمودند: به او بگو كه خودش را به این مولود مبارك بمالد و به جایگاه خود باز گردد (5)
6 - باز یافتن سلامتى  
فطرس خود را به بدن شریف حسین مالید، در این هنگام بود كه بال هایش ‍ در آمدند و در حالى كه این كلمات را مى گفت ، به سوى بالا عروج نمود، او گفت : یا رسول الله ! به زودى این امت تو، این مولود را شهید مى كنند و از این جهت كه فرزند تو بر من منت نهاد، من نیز به جبران آن ، زیارت و سلام زائرینش را به او مى رسانم و هر كس كه بر او صلوات فرستد، من این صلوات را به او مى رسانم (6)
7 - فطرس ، آزاده شده امام حسین  
طبق روایتى دیگر هنگامى كه فطرس به سمت آسمان عروج مى نمود، این سخنان را مى گفت : كیست همانند و همتاى من كه آزاد شده حسین بن على و فاطمه و محمد هستم . (7)
8 - امامت در اولاد توست !  
از امام رضا - علیه السلام - روایت شده حسین را نزد پیغمبر - صلى الله علیه و آله - مى آوردند و آن حضرت زبانش را در دهان او مى گذاشت تا مى مكید و به همان اكتفا مى كرد و از هیچ زنى شیر نخورد. (8) ابن شهر آشوب از بره دختر امیه خزاعى روایتى نقل كرده خلاصه آن این است رسول در یكى از مسافرت هاى خود به فاطمه فرمود: جبرئیل خبر داده به زودى پسرى از تو متولد مى شود تا از مسافرت بر نگردم به او شیر مده تا بر گردم و لو ماهى طول كشید.
فاطمه قبول كرد پس از مسافرت حضرت حسین - علیه السلام - متولد شد، فاطمه (س ) شیر نداد تا رسول خدا آمد به فاطمه فرمود: با پسرم چه كردى ؟ عرض كرد: شیرى هنوز ندادم . رسول خدا او را گرفت زبانش را در دهان حسین گذاشت . داشت مى مكید تا آنجا كه رسول خدا فرمود كامیاب شدى حسین . سپس فرمود: خداوند از اراده خود بر نمى گردد امامت در اولاد تو است . (9)
9- نخستین جایگاه نور حسین (ع )  
نخستین جایگاه نور وجود حسین - علیه السلام - پس از ولادت ، دو دست و آغوش پر مهر پیامبر گرامى - صلى الله علیه و آله - بود.
آن حضرت در كنار درب اطاق فاطمه - علیها السلام - ایستاده و طلوع نور وجود حسین - علیه السلام - در افق جهان را انتظار مى كشید. هنگامى كه جهان را به نور و جودش نور باران ساخت و براى آفریدگارش سجده كرد، پیامبر ندا داد كه : هان اى سماء! فرزند ملكوتیم را بیاور...
او گفت : هنوز نظیف و آماده دیدارش نساخته ام .
پیامبر با تعجب فرمود: شما او را نظیف مى كنید؟ خداوند او را نظیف و پاك و پاكیزه ساخته است . (10)
اسماء نگریست و واقعیت را دریافت و آن كودك ملكوتى را در پارچه اى پشمین به سوى پیامبر - صلى الله علیه و آله - آورد.
پیامبر حسین - علیه السلام - را در آغوش گرفت و متفكرانه بر او نگریست و گریستن آغاز كرد و در حالى كه آن كودك را مخاطب ساخته بود، فرمود:
... حسین جان ! به راستى كه بر من گران است ... گران . (11)
پس از روى دست و آغوش پیامبر، گاهى شانه فرشته وحى جایگاه او بود و گاهى شانه و دوش و سینه پیامبر. پیامبر - صلى الله علیه و آله - گاهى او را بر روى دستان مقدسش مى گرفت تا در برابر دیدگان نظاره گر، بوسه بارانش ‍ كند و گاهى بالا مى برد تا همه بنگرند و موقعیت او را دریابند. (12)
10 - جلوه گرى نور امام حسین (ع )  
بانوى نمونه اسلام حضرت فاطمه زهرا - علیه السلام - مى فرماید:
هنگامى كه حامل نور وجود حسین - علیه السلام - بودم در شب تار، نیاز به چراغ نداشتم چرا كه به هر طرف روى مى آوردم ، نور باران (13) مى گشت .
از خصوصیت دیگر نور وجود آن حضرت ، یكى هم این بود كه نه تنها در تاریكى درخشندگى و جلوه گرى داشت ، بلكه به گونه اى بود كه در زیر نور شدید نیز ظاهر مى گشت .
و نیز دارى این ویژگى بود كه هیچ مانع و حجاب و پرده اى از تلالو و نور افشانى او مانع نمى شد؛همانگونه كه در مورد پیكر به خون آغشته اش گفتند كه :
تا كنون هیچ شهید به خاك و خون آغشته اى به نورانیت چهره او ندیده ام .(14)
نور چهره فروزانش همانند ستون نورى بر آسمان تلالؤ داشت و خاك و خونى كه بر چهره مقدسش نشسته بود، نمى توانست مانع درخشش ‍ خورشید جهان افروزى شود كه بر خاك تیره ، افتاده بود. (15)
11 - مسابقه حسن و حسین (ع ) در خطاطى  
روایت شده كه : حسن و حسین - علیه السلام - (در كودكى ) مشغول نوشتن بودند، حسن به حسین - علیه السلام - گفت : خط من از خط تو زیباتر است ، حسین - علیه السلام - گفت : نه ، خط من از خط تو زیباتر
است

آنگاه به فاطمه - علیها السلام - عرض كردند: مادر: میان ما دوارى كن ، فاطمه - علیها السلام - كه دوست نداشت هیچ یك را آزرده كند فرمود: از پدر خود بپرسید. از على - علیه السلام - پرسیدند، او هم كه دوست نداشت هیچ یك را ناراحت كند فرمود: از جد خود رسول خدا - علیه السلام - بپرسید.
پیامبر - علیه السلام - فرمود: من میان شما داورى كنم تا از جبرئیل بپرسم ، چون جبرئیل آمد گفت : من میان آن داورى نمى كنم ، اسرافیل داورى كند،
اسرافیل گفت : من هم میان آنان داورى نمى كنم ولى از خدا درخواست مى كنم كه میانشان داورى فرماید، پس از خداى متعال در خواست داورى كرد، خداى متعال فرمود: من داورى نمى كنم ولى مادرشان فاطمه داورى كند.
فاطمه - علیها السلام - عرض كرد: پروردگار! (اكنون ) میان آنان داورى مى كنم ، او گردن بندى از جواهر داشت به (فرزندان خود) حسن - علیه السلام - و حسین - علیه السلام - فرمود: من جواهر این گردنبند را میان شما پخش مى كنم هر كه بیشتر آن را برداشت خط او زیباتر است ، پس آن را پخش فرمود، در این هنگام جبرئیل در بلند اى عرش الهى بود خدا به او فرمان داد كه فرود آید و جواهر را میان آنان یكسان تقسیم كند تا هیچ یك ناراحت نشوند. جبرئیل هم (فرمان برده ) چنین كرد. این به خاطر تكریم و بزرگداشت آنان بود. (16)
12 - جلالت قدر امام حسین (ع )  
از آیات قرآن شریف كه دلالت بر جلالت قدر و عظمت شان امام حسن و امام حسین - علیه السلام - مى كند، سوره هل اتى است كه شان نزولش را شنیده اید كه خلاصه آن چنین است : پس از آن كه امیرالمؤ منین - علیه السلام - و حضرت زهرا - علیها السلام - نذر كردند كه اگر حسنین از بستر بیمارى برخیزند، سه روز روزه بگیرند، پس از بهبود آقازاده وفاى به نذر كردند. حسن و حسین - علیه السلام - با آن كه خیلى كوچك بودند مع الوصف آنان هم به والدین بزرگوارشان اقتدا كردند و روزه گرفتند. در شب اول هنگام افطار مسكینى آمد و همه ، خوراكشان را به او دادند و با آب افطار كردند. در شب دوم هم یتیم آمد باز هم غذایشان را به او عطا كردند و در شب سوم اسیرى آمد و اظهار گرسنگى كرد باز همه خانواده تمام خوراكشان را به او مرحمت كردند و به آب افطار كردند. روز چهارم امیرالمؤ منین دید حسنین از شدت ضعف و گرسنگى مى لرزند بچه هایى كه تازه از بستر بیمارى برخاسته و سه روزه گرفته و به آب افطار كرده اند، معلوم است چگونه اند. پیغمبر خدا - صلى الله علیه و آله - ایشان را كه دید، متاءثر شد دست به دعا بلند كرد كه در این هنگام سوره هل اتى نازل شد و باز عامه هم نوشته اند كه طبقى بهشتى همراه این سوره نازل گردید كه تا یك هفته بوى عطر طعام بهشتى از خانه زهرا بلند بود. غرض این است كه حسنین در خرد سالى چگونه مورد لطف و عنایت حق بودند؟ این آیات قرآن در مدح و تمجید از عمل ایشان و پدر و مادرشان است . (17)
14 - چرا قائم از نسل امام حسین (ع ) است ؟  
در مورد آنكه چرا قائم آل محمد - علیه السلام - از نسل حسین - علیه السلام - زاده شده و از اولاد امام حسن - علیه السلام - زاده نشده و چه علل و عواملى باعث شده كه ذریه حسین - علیه السلام - به این افتخار نایل شوند، بحث هایى شده ؛لیكن آنچه از اخبار استفاده مى شود حادثه كربلا این امتیاز و فضیلت را به فرزندان حسین اختصاص داده .
ابن شهر آشوب در مناقب از عبد الرحمن بن مثناى هاشمى نقل كرده كه وى گوید، به امام صادق - علیه السلام - گفتم : از كجا فضیلت و برترى به اولاد حسین - علیه السلام - نسبت به فرزندان امام حسن - علیه السلام - آمده ؟ در حالى كه هر دوى آنان در یك ماجرا جریان داشتند؟
فرمود: مگر اعتقاد ندارید آنچه را من مى گویم ؟ بدانید كه همانا جبرئیل بر رسول خدا فرود آمد و از تولد حسین و كشته شدن او خبر داد و سه مرتبه این خبر تكرار شد. رسول خدا گفت : من چنین فرزندى را نمى خواهم . آنگاه پیغمبر اكرم على را طلبید و او را مطلع ساخت . على هم همان كلمه را گفت كه من به احتیاج ندارم و به فاطمه - علیها السلام - مطلب را گفتند، او هم اظهار بى میلى نمود.
سپس جبرئیل نازل شده و فرمود: این پسر و فرزندان او وارث من و پیشوایان دین من خواهند بود. فاطمه عرض نمود: اى پدر! به قضاى خدا رضا دادم . پس به حسین - علیه السلام - حمل یافت و بعد از شش ماه او را فرو گذاشت و فرزند شش ماهه اى زنده نمانده جز حسین - علیه السلام - و عیسى و به روایتى یحیى . (18)
15 - پوشاك از بهشت  
خداوند حسن و حسین علیه السلام را در مورد لباس و پوشاك نیز مورد عنایت خاص خویش قرار داد و بارها از لباس هاى زیباى بهشت در رنگ هاى ویژه ، به آنان هدیه داد، كه سر تفاوت رنگ لباس آنان نیز مشهور است (19)
همسر پیامبر صلى الله علیه و آله ، ام سلمه مى گوید:
پیامبر را دیدم كه لباس مخصوصى كه در دنیا نظیرش را ندیدم ، بر اندام حسین علیه السلام مى پوشاند، در مورد آن سوال كردم كه فرمود:
این هدیه خدا به حسین است و من آن را بر اندامش مى پوشانم ، از ویژگى هاى آن این است كه تار و پودش از كرك بال جبرئیل است (20)
و نیز خداوند به دست فرشتگان بر بدن به خون خفته و عریانش كه بر خاك افتاده بود از لباس هاى بهشتى پوشانید. (21)
16 - احترام پیامبر به امام حسین (ع )  
گاه پیامبر بر فراز منبر مشغول سخنرانى بود كه امام حسین علیه السلام به سویش مى آمد و او در همان حال ، سخن خویش را رها و از منبر فرود مى آمد و از او استقبال مى نمود و بر كتف خویش مى نهاد و مى آورد، آنگاه در كنار یا رد دامان خویش جاى مى داد.
شگفت آورتر از این ، گاه اتفاق مى افتاد كه او در حال سخن بود كه امام حسین علیه السلام مى آمد و آن حصرت از منبر فرود مى آمد و او را استقبال مى كرد و آنگاه دلیل كار خویش را شدت عشق و علاقه به كودك گرانقدر خویش ، عنوان مى ساخت ، همانگونه كه در روایتى آمده است كه فرمود:
به خدایى كه جانم در قبضه قدرت اوست با دیدن حسین علیه السلام متوجه نشدم كه چگونه از منبر فرود آمدم . (22)
17 - بوسه پیامبر بر امام حسین (ع )  
پیامبر صلى الله علیه و آله امام حسین علیه السلام را به هنگام بازى با كودكان در میدانگاه مدینه نگریست در برابر دیدگاه انبوه مردم به سوى او رفت و دستان مقدسش را گشود و كودك محبوبش شروع به دویدن در میدانگاه كرد و پیامبر نیز در پى او، پس او را گرفت یك دست در زیر چاه و دست دیگرش را به پشت سرش نهاد و دهان بر دهان او نهاد و بوسه بارانش ‍ ساخت و فرمود:
انا من حسین منى احب الله من احب حسینا، حسین سبط من الاسباط.
مردم ! بدانید من از حسین هستم و حسین از من ، خدا، هر آن كس كه حسین علیه السلام را دوست بدارد دوست مى دارد....
18 - نه حسین بر پشتم بود!  
امام حسین علیه السلام در كودكى اش بر پشت آن حضرت كه در حال سجده و نیایش با خدا و نماز جماعت بود، مى نشست و او آنقدر سجده را طول مى داد تا كودك محبوب خود فرود آید، كسانى كه با آن حضرت نماز را به جماعت مى خواندند، مى پرسیدند: آیا در حال سجده ، وحى الهى فرود آمده است ؟ مى فرمود: نه ! بلكه فرزند گرامیم حسین ، بر پشتم نشسته بود. (23)
19 - محبت پیامبر به دوستداران حسین (ع )  
پیامبر روزى كودكى را در راه دید و او را در برگرفت و مورد مهر و محبت بسیار قرار داد، هنگامى كه دلیل آن را پرسیدند، فرمود: من او را دوست مى دارم چرا كه او فرزندم حسین را دوست مى دارد. خود دیدم كه خاك پاى حسن را برداشت و بر چهره نهاد و جبرئیل به من خبر داد كه او در حماسه عاشورا، از یاران حسین خواهد بود. (24)
20 - الطاف خاصه الهى به امام حسین (ع )  
خداى جهان آفرین ، در قلمرو الطاف خاصه اش به امام حسین علیه السلام قلب باطنى پیامبر را بدو ارزانى داشت كه خود پیام آور محبوبش فرمود:
انه مهجه قلبى حسین ، مایه حیات قلب من است .
و روح مقدس آن حضرت را بدو ارزانى داشت كه خود فرمود:
روحى التى بین جنبى . (25) حسین روحى است كه در كران وجود من است .
دل مصفا و مطهر آن حضرت را به او ارزانى داشت و او را میوه دلش قرار داد.
مغز و اندیشه بلند آن حضرت را بدو ارزانى داشت و او را مایه آرامش آن حضرت ساخت .
قدرت بینایى آن حضرت را بدو ارزانى داشت كه خود فرمود:
هنگامى كه به فرزندم حسین علیه السلام مى نگرم ، گرسنگى و اندوهم رخت بر مى بندد.
حس بویایى آن حضرت را بدو ارزانى داشت كه خود فرمود:
حسین علیه السلام گل خوشبوى زندگى من است .
نیروى پیامبر را به او ارزانى داشت كه خود مى فرمود: حسین علیه السلام طعام من است ، به گونه اى كه با نظاره به او گرسنگى و ناتوانیم از میان مى رود.
شانه آن حضرت را به او ارزانى داشت و آن را برایش مركب ساخت .
پشت آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را سوارى او ساخت .
دامان آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را مربى و پرورشگاه ارزشهاى آسمانى و والاییهاى او ساخت .
زبان آن حضرت را به او ارزانى داشت و آن را براى او پربار ساخت .
دست آن حضرت را به او ارزانى داشت و انگشتانش را تغذیه كننده آن ساخت .
سینه گسترده اش را به او ارزانى داشت و آن را جایگاه امن و مجلس او ساخت .
دو لب پیامبر را بدو ارزانى داشت و آنها را وسیله نوازش و مهر ورزى بدو قرار داد.
سخن آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را تمجید كننده و سراینده سوگنامه حسین علیه السلام ساخت .
دیگر، پسر آن حضرت را بدو ارزانى داشت و آن را فداى حسین علیه السلام ساخت كه پیوسته مى فرمود:
فدیت من فدیته بابنى ابراهیم به فداى كسى كه پسرم ابراهیم را، فداى او ساختم . (26)
21 - تفسیر لؤ لؤ و مرجان  
در تفسیر مجمع البیان از امین الاسلام طبرسى به نقل از سلمان فارسى و سعید بن جبیر و سفیان ثورى چنین آمده است : دو دریاى مزبور در آیه شریفه مرج البحرین یلتقیان ، بینهما برزخ لا یبغیان ، فباى آلا ربكما تكذبان ، یخرج منهما اللؤ لو و المرجان ، على و فاطمه اند و برزخ محمد صلى الله علیه و آله و لؤ لو و مرجان حسن و حسین اند. (27)
22 - آیه مباهله ، فضیلتى دیگر  
در قول خداوندگار - از آیه مباهله - دلیلى قوى بر فضل اصحاب كساء علیه السلام است كه هیچ دلیلى به قوت آن نیست .
و اجماع امت اسلام است كه اصحاب كساء در روز مباهله ، فقط فاطمه و پدر او و شوهر او و دور فرزند او حسن و حسین بوده اند و احدى با آنان نبوده است .
و كسى ادعا نكرده است كه غیر از پیغمبر و وصى او امام امیرالمؤ منین على و حضرت فاطمه كفو امام على و دو فرزندش حسن و حسین ، دیگرى در روز مباهله داخل در اصحاب كساء بوده است و با آنان شركت داشته است ؛و اگر كسى ادعاء كند، بدون هیچ شك و پیكار، بر خدا و رسولش ‍ دروغ بسته است و افتراء زده است ، حمد خداى را كه ما را از متمسكین به ولایت اصحاب كساء قرار داده است .
مفسران قرآن در تفسیر آیه مباهله ، از عایشه روایت كرده اند كه گفت : رسول خدا صلى الله علیه و آله در روز مباهله براى مباهله از خانه خارج شده است ، و عباى مشكین نشانه دار از موى سیاه بر دوش گرفته بود، پس حسن آمد و او را داخل در عبا فرمود: و پس از آن حسین آمد و او را داخل در عباء فرمود، و پس از آن فاطمه و سپس على ، آنگاه گفت : انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهر كم تطهیرا .
پس بدان كه مراد امامیه - خداوند برهانشان را نورانى بفرماید - از اصحاب كساء و آل عباء این پنج تن معصوم منصوص از آیه مباهله قرآن است .
در آیه مباهله ابناء و نساء بر انفس مقدم آورد شده اند تا تنبیهى بر لطف مكانت و قرب منزلتشان بوده باشد؛و نیز ایذان و اشعارى بدین معنى داشته باشد كه ابناء مقدم بر انفس و مفدى انفس اند. (28)
23 - سفارش پیامبر به معرفت حسین (ع )  
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله فرمود:
هان اى مردم ! آن چنانكه شایسته است حسین علیه السلام را بشناسید و همانگونه كه خدایش او را بر همگان امتیاز و برترى بخشیده است برترش ‍ دارید. (29)
24 - حرام بودن آتش بر امام حسن و حسین  
جعفر بن محمد بن زید گوید:
در بغداد بودم كه محمد بن منده بن مهریزد مرا گفت : آیا خواهى كه به خدمت حضرت محمد بن على الرضا علیه السلام برسى ؟ گفتم : آرى !
پس بر او داخل شدیم و سلام كرده ، نشستیم ، حضرت گفت : رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
فاطمه علیها السلام ، عفیف و پاك بود؛پس خداوند آتش را بر ذریه او حرام گردانید، و این ، خاص حسن و حسین علیه السلام ، است . (30)
25 - ستوده همگان  
از ویژگى هاى امام حسین علیه السلام یكى آن است كه مورد ستایش ‍ همگان است .
خدا، پیامبران ، فرشتگان ، صالحان ، مؤ منان ، تقوى پیشگان ، دوستان تا كافران و دشمنانش ، همگى او را ستوده و همگى در وصف او سخن گفته اند.
خداوند آن حضرت را در قرآن مجیدش به صورت هاى گوناگون ستوده است ، براى نمونه
1 - او را مصداق كامل و جامع نفس مطمئنه شمرده است .
2 - او را بهره عظیمى از رحمت خویش عنوان ساخته است . (31)
3 - او را والاترین پدرانى قرار داده ، كه احترام و تجلیل از آنان را مقرر داشته است .
اینك ... نیك بیندیش كه آیا بر این پدر والا، خدمتى كرده اى و شرط احساس ‍ را انجام داده اى ؟
4 - او را مصداق بارز و سالار شهیدان و كسانى كه مظلومانه به خون خویش ‍ غلطیدند برشمرده است .
5 - او را ذبح عظیم توصیف فرموده است .
6 - او را رمز روح حقیقت كهعیص شمرد.
7 - و نیر آن حضرت را با نامهاى مقدس و بزرگى چون فجر، زیتون ، مرجان و... نام نهاد.
8 - و در ستایش شخصیت و عظمت او در سمت راست عرش مرقوم داشت : ان الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاه
به راستى كه حسین علیه السلام مشعل روشنى بخش هدایت و كشتى نجات است . (32)
26 - مرثیه جابر بر ابى عبد الله (ع )  
عماد الدین طبرى در بشارت المصطفى روایت كرده است كه : جابر بن عبدالله انصارى در زیارت امام ابى عبد الله الحسین علیه السلام در روز اربعین چنین گفت : شهادت مى دهم كه تو فرزند بهترین پیامبران و پسر سید مؤ منان ، و فرزند هم سوگند تقوى و سلاله هدایت و خامس اهل كسائى (33)
27 - اصحاب كساء  
اصحاب كساء در مباهله فقط فاطمه و پدر او و شوهر او و دو فرزند او حسن و حسین بودند و احدى با آنها همراه نبود.
هیچ كسى مدعى نشد كه جز پیامبر و حضرت وصى ، امام امیرالمؤ منین على و كفو وى فاطمه و دو فرزند ایشان حسن و حسین دیگرى در مباهله داخل بوده است . بدون شك مدعى شخص دیگر بر خدا و رسولش دروغ بسته است .
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكین بولا یتهم ؛
ستایش خداى را كه ما را از متمسكان به ولایت ایشان قرار داده است (34)
28 - میوه درخت نبوى  
از ابن عباس روایت شد كه گفت :
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: من درختم و فاطمه حمل آن و على لقاح آن و حسن و حسین میوه آن اند و دوستداران اهل بیت حقیقتا برگ بهشتى آنند. (35)
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 158
  • تعداد اعضا : 288
  • آی پی امروز : 465
  • آی پی دیروز : 113
  • بازدید امروز : 1,027
  • باردید دیروز : 476
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,938
  • بازدید ماه : 12,000
  • بازدید سال : 98,913
  • بازدید کلی : 2,313,675
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند