loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 211 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

ميثم تمار گفت : من در خدمت مولايم اميرالمؤ منين (ع ) بودم كه جوانى داخل شد و در وسط جماعت مسلمين نشست . چون على (ع ) از بيان احكام فراغت يافت ، پسر جوان برخاست و گفت : اى ابوتراب من فرستاده اى هستم به جانب تو با رسالتى كه كوه ها را به شدت مى لرزاند، از سوى مردى كه كتاب خدا را از اول تا آخر حفظ كرده است و علم قضاوت ها و احكام را مى داند و او از تو در كلام سخنورتر و براى اين مقام سزاوارتر است .
پس براى جواب آماده شو و با كلام ناروا سخنت را آرايش نده . غضب در چهره اميرالمؤ منين (ع ) آشكار شد و به عمار فرمود: سوار شترت شو و در ميان قبايل كوفه بگرد و بگو دعوت على (ع ) را اجابت كنيد تا حق را از باطل و حلال را از حرام و درست را از نادرست بشناسيد.

حسن محمدی بازدید : 187 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)


عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ:
الله عليه و آله قَالَ يَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَكَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَيْءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِيَائِي وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ مَسَاءَتَهُ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْغِنَى وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ حَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِى يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِى أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِى أَعْطَيْتُهُ).
امام باقر عليه السلام فرمود:
چون پيامبر صلى الله عليه و آله را به آسمان بردند، عرض كرد: پروردگارا! حال مؤ من نزد تو چگونه است ؟
فرمود: اى محمّد! هر كه به دوستى از دوستان من اهانت كند آشكارا به جنگ من آمده ، و من به يارى دوستانم از هر چيز شتابانترم .
و همانا برخى از بندگان مؤ من من هستند كه جز توانگرى آنان را اصلاح نكند، و اگر به حال ديگرى او را در آورم نابود و هلاك گردد. و برخى از بندگان مؤ من من هستند كه جز فقر و ندارى آنان را اصلاح نكند. و اگر او را به حال ديگرى بگردانم هر آينه هلاك گردد.
و هيچ بنده اى با هيچ چيز به من نزديك نشده است كه از واجبات نزد من محبوبتر باشد. همانا بنده به وسيله نوافل و مستحبات به من نزديك مى شود تا محبوب من مى گردد و همينكه محبوب گشت ، من گوش او مى شوم كه با آن مى شنود، و چشم او مى شوم كه با آن مى بيند، و زبان او مى شوم كه با آن سخن مى گويد، و دست او مى شوم كه با آن برگيرد.
اگر مرا بخواند اجابت مى كنم ، و اگر از من بخواهد مى بخشم .

حسن محمدی بازدید : 216 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)


از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه آن حضرت به ابوجهل فرمود:
اى ابوجهل ! آيا قصه و داستان حضرت ابراهيم خليل را مى دانى ؟ آن گاه كه او را در ملكوت آسمان بالا بردند، خداوند ديدِ چشمان او را چنان قوى گردانيد كه زمين وهرچه بر روى آن بود از ظاهر و پنهان همه را ديد، و در ضمن مشاهده كرد مرد و زنى را كه زنا مى كردند، بر آنها نفرين كرد كه ايشان هلاك شوند و هلاك شدند، بعد از آن ، دو نفر ديگر را چنين ديد، دعا كرد و هر دو هلاك شدند، سپس دو نفر ديگر را بر اين حال ديد، دعا كرد و هر دو مردند و هلاك گرديدند. چون خواست بدو كس ديگر هم نفرين كند حقتعالى وحى فرمود كه :
اى ابراهيم ! دعاى خود را از بندگان و كنيزان من بازدار. همانا منم آمرزنده مهربان ، گناهان بندگان به من ضرر نمى رساند همان طور كه طاعت ايشان نفعى به من نمى رساند، و ايشان را سياست و تربيت نمى كنم به آن كه خشم خود را براى ايشان تدارك كنم چنان كه تو مى كنى .
پس دعاى خود را از بندگان من بازدار، زيرا تو بنده ترساننده بندگان من از عذاب من هستى ، ولى شريك در پادشاهى من نيستى و حافظ و شاهد و نگهبان بر من و بندگان من نيستى .
من با بندگان گناهكار خود يكى از اين سه كار را مى كنم :
1 - يا توبه مى كنند و به سوى من برمى گردند كه توبه ايشان را قبول مى كنم و گناه ايشان را مى آمرزم و عيبهاى ايشان را مى پوشانم .
2 - و يا آن كه عذاب خود را از ايشان باز مى دارم ، براى آن كه مى دانم از پشتهاى ايشان فرزندانى چند مؤ من بيرون خواهد آمد، پس رفق و مدارا مى كنم با پدران كافر و تأ نى مى كنم با مادران كافر وعذاب را از ايشان بر مى دارم تا آن مؤ منان از پشتشان بيرون آيند و آنگاه كه مؤ منان از صلبها و رحمهاى ايشان بيرون آيند و جدا شوند، برايشان عذاب من ، واجب وبلاى من نازل مى شود.
3 - و اگر نه اين باشد و نه آن ، پس آنچه كه من مهيا كرده ام براى ايشان از عذاب خود در آخرت ، از آنچه براى ايشان در دنيا مى خواهى عظيم تر است .
زيرا كه عذاب من براى بندگانم در خور جلال و بزرگوارى من است .
اى ابراهيم ! پس مرا با بندگان خود بگذار كه من مهربانترم به ايشان از تو.
و مرا با ايشان بگذار كه منم جبار بردبار و داناى حكيم ، تدبير مى كنم ايشان را به علم خود. و جارى مى كنم در ايشان قضا و قدر خود را.

حسن محمدی بازدید : 249 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

چون حضرت نوح عليه السلام از خداوند براى قوم خود تقاضاى نزول عذاب كرد، خداوند روح الامين را با هفت دانه هسته خرما فرستاد و گفت اى پيامبر خدا! حق تعالى مى فرمايد:
اين جماعت ، آفريده هاى من و بندگان منند، و ايشان را به صاعقه اى از صاعقه هاى خود هلاك نمى كنم ، مگر بعد از تأ كيد دعوت و آنگاه كه حجت بر من تمام شود، پس برگرد به سوى دعوت قوم خود كه من تو را بر آن ثواب مى دهم .
و اين هسته هاى خرما را در زمين بكار كه چون اينها برويند و كامل شوند و به بار آيند براى تو فرج و خلاص خواهد بود پس به مؤ منانى كه تابع تو هستند به اين موضوع بشارت بده .
و چون درختان روئيدند و به ميوه رسيدند، و ميوه هايشان رنگين شد، بعد از زمان بسيارى ، نوح از خداوند خواست كه وعده را به عمل آورد، خداوند به او امر فرمود كه :
هسته هاى خرماى اين درختان را بار ديگر بكارد، و صبر را پيشه كند و در تبليغ رسالت و اتمام حجت بر قوم خود سعى و كوشش كند. چون اين خبر به پيروان نوح رسيد سيصد نفر از ايشان مرتد شدند و گفتند اگر آنچه نوح دعا مى كرد حق مى بود، در وعده پروردگارش تخلف نمى شد. و پيوسته حق تعالى در هر مرتبه كه ميوه درختان مى رسيد امر مى كرد دانه آنها را بكارد تا هفت مرتبه ، و در هر مرتبه اى گروهى از آنها كه به نوح ايمان آورده بودند مرتد شدند، تا آن كه هفتاد و چند نفر باقى ماندند و در اين وقت به نوح وحى فرمود كه :
اى نوح ! در اين زمان براى ديده تو، صبح نورانى حق از شب ظلمانى باطل ، هويدا شد و حق ظاهر گرديد و كدورتها بواسطه ظاهر شدن پرتوهايى كه طينت آنها ناپاك بود، از بين رفت . و اگر من كافران را هلاك مى كردم و مرتدها را باقى مى گذاشتم در حقيقت به وعده اى كه (به مؤ منان خالص و آنان كه به ريسمان پيامبر صلى الله عليه و آله چنگ زده بودند) داده بودم ، وفا ننموده بودم .
من وعده كرده بودم كه ايشان را در روى زمين خليفه و جانشين متمكن در دين گردانم و ترسشان را به ايمنى مبدل كنم تا بوسيله برطرف شدن شك از دلهايشان ، بندگيشان براى من خالص ‍ شود.
پس چگونه خليفه شدن و متمكن ساختن و تبديل ترس و خوف به امن از طرف من بر آنها مسير مى شد در حالى كه من به ضعف ايمان و يقين و بدى طينت و زشتى پنهان آنان كه مرتد شدند، آگاه بودم و اين نبود مگر نتيجه نفاق آنان و اين ريشه گمراهيشان بود.
... پس اى نوح ! وقت آن رسيده كه كشتى را در حضور ما بسازى و به دستور ما مشغول شوى .

حسن محمدی بازدید : 208 یکشنبه 10 آذر 1392 نظرات (0)

پس مى‏خوانى بعد از اين به دعاى حسين عليه السلام و اين آخر دعاى آن حضرت است در روزى كه بسيار شده بود دشمنان او يعني روز عاشوراء

اللَّهُمَّ أَنْتَ مُتَعَالِي الْمَكَانِ عَظِيمُ الْجَبَرُوتِ شَدِيدُ الْمِحَالِ غَنِيٌّ عَنِ الْخَلاَئِقِ عَرِيضُ الْكِبْرِيَاءِ

 اى خداى بلند مقام با جلال و جبروت محكم تدبير بى‏نياز از خلق كه ملك كبريايى او پهناور 

قَادِرٌ عَلَى مَا تَشَاءُ قَرِيبُ الرَّحْمَةِ صَادِقُ الْوَعْدِ سَابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَءِ

 و قدرتت به هر چيز شامل و رحمتت به همه نزديك وعده‏ات صدق و حقيقت نعمتت فراوان امتحانت نيكو 


حسن محمدی بازدید : 201 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)
حسن بصری یكی از دانشمندان قرن اول هجری است، كه دستگاه حكومت بنی امیه از چهره مذهبی او برای توجیه خیانت خود فراوان استفاده می‌نمود .
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ 
در زمان حكومت امام علی علیه السلام حسن بصری جوانی نورس بود. پس از پایان جنگ جمل و فتح بصره به دست ارتش امام، هنگامی كه امام در میان هیاهوی مردم و موج جمعیت وارد بصره می‌شد، در لابلای مردم، جوانی را دید كه قلم و لوحی در دست دارد و چیزهایی را كه امام می‌گوید یادداشت می‌كند، حضرت با صدای بلند او را صدا زد كه: چه می‌كنی؟
حسن محمدی بازدید : 191 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (0)


امام زین العابدین، سید الساجدین، امام العارفین حضرت علی بن حسین ـ علیها السلام ـ در سال 38 هجری قمری در مدینه متولد شد که دو سال با جدش امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ و ده سال در امامت امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ و 11 سال با پدرش امام حسین ـ علیه السلام ـ زندگی نموده و پس از شهادت ابا عبد الله الحسین ـ علیه السلام ـ به مدت 34 سال عهده دار منصب امامت و ولایت و جانشین الهی و برحق رسول مکرم اسلام ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ شدند. امام سجاد ـ علیه السلام ـ که در علم و عمل برترین مردمان بود و بنا بر تصریح پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نص امیر مؤمنان و امام حسین ـ علیه السلام ـ به امامت رسیده بودند و در سال 95 هجری قمری در سن 57 سالگی از دنیا فانی به جنت اعلای الهی سفر کردند.[1] 
البته در تاریخ شهادت و سن آن حضرت اقوال دیگری نیز وجود دارد که بخاطر طولانی شدن، از آن ها صرف نظر گردید. مرحوم مازندرانی در شرح اصول کافی آورده اند که علمای شیعه معتقدند امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ را ولید بن عبد الملک زهر داد.[2] و در این نوشتار به نمونه هایی از این گفتارها اشاره می گردد: 

حسن محمدی بازدید : 223 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (0)

زندگينامه امام سجاد (ع)
حضرت سجاد ( ع ) وی فرزند حسين بن علی بن ابيطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد" و "زين العابدين " مي باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدينه ولادت يافت.حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بيماری  و تب شديد از آن حادثه جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش- با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت- به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعنی امامت و ولايت گردد.

حسن محمدی بازدید : 267 سه شنبه 05 آذر 1392 نظرات (0)

ما شیعیان در طول ماه محرم و صفر چند بار نام ائمه را بر زبان می آوریم وچند بار نام خدا را بر زبان می آوریم؟ آیا این درست است؟

جواب سؤال شما را با یک سؤال شروع می کنیم، اگر در این مدت، نام ائمه را چند برابر نام خداوند ببریم ، چه اشکالی پیش می آید؟ آیا خداپرستی فقط با بردن نام خداوند تحقق می یابد؟

در مکتب ما، ذکر و نام ائمه بنا بر فرمایشات غیر مستقیم قرآن و مستقیم پیامبر گرامی (ص) ، غیر از نام خداوند نیست، این تفکر باطل وهابیت است که همه چیز را شرک می داند و با همه مذاهب اسلامی (شیعه یا سنی) در این باره مخالفت می کند.

حسن محمدی بازدید : 238 یکشنبه 03 آذر 1392 نظرات (0)

پیامبراكرم(ص) فرمودند شقی ترین مردم كسی است كه نام مرا بشنود و صلوات نفرستد.

به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ در روایات شیعه فضیلتهای بسیاری از لسان مبارک معصومین علیهم السلام برای صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (ص) آمده که برخی از آنها در اینجا آورده شده :


1- موجب رضای حق تعالی است: چنانچه امام صادق(ع) روایت كرده است كه رسول خدا(ص) فرمود: صلوات فرستادن شما بر من روا شدن حاجتهای شما است و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاكیزه می كند.

تعداد صفحات : 36

درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 289
  • آی پی امروز : 98
  • آی پی دیروز : 133
  • بازدید امروز : 299
  • باردید دیروز : 570
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 299
  • بازدید ماه : 299
  • بازدید سال : 100,882
  • بازدید کلی : 2,315,644
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند