loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 210 سه شنبه 12 شهریور 1392 نظرات (0)


نماز خوف,طرز خواندن نماز خوف

 

 دربارۀ نماز خوف توضیح دهید و چگونه خوانده می‌شود؟

1. نماز خوف، از نمازهایی است که به تصریح قرآن مجید در یکی از غزوات تشریع شده است که این غزوه در سال چهارم[1] یا پنجم و یا ششم[2] هجرت بوده و این نماز با کیفیت مخصوصی خوانده می‌شود.



در قرآن کریم خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) به چگونگی نماز خوف اشاره نموده است: «و هنگامى که در میان آنها باشى، و (در میدان جنگ) براى آنها نماز را برپا کنى، باید دسته‌اى از آنها با تو (به نماز) برخیزند، و سلاح‌هایشان را با خود برگیرند و هنگامى که سجده کردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشتِ سرِ شما (به میدان نبرد) بروند، و آن دسته دیگر که نماز نخوانده‌اند (و مشغول پیکار بوده‌اند)، بیایند و با تو نماز بخوانند آنها باید وسایل دفاعى و سلاح‌هایشان (را در حال نماز) با خود حمل کنند (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاح‌ها و متاع‌هاى خود غافل شوید و یکباره به شما هجوم آورند.

و اگر از باران ناراحتید، و یا بیمار (و مجروح) هستید، مانعى ندارد که سلاح‌هاى خود را بر زمین بگذارید ولى وسایل دفاعى (مانند زره و کلاه­خود را) با خود بردارید خداوند، عذاب خوارکننده‌اى براى کافران فراهم ساخته است».[3]
با توجه به آیه بالا و روایات[4] روش خواندن نماز خوف در منابع فقهی چنین آمده است: نماز خوف در حال جنگ، در نماز دو رکعتی (صبح) و نمازهای چهار رکعتی (ظهر، عصر، عشاء) –به صورت شکسته و دو رکعتی- به این صورت خوانده می‌شود: لشکر اسلام دو دسته شوند و امام جماعت با یک دسته از آنها نماز را شروع کند و یک رکعت را با آنها بخواند آنگاه این دسته خود فوراً رکعت دیگر را بجا آورده و سلام دهند و به جنگ روند تا دسته بعدى بیایند و امام جماعت همچنان نشسته باشد تا آنها بیایند و رکعت دوّم را با این دسته دوم شروع کند و پس از بجا آوردن دو سجده، در حال تشهد بنشیند تا آنها رکعت بعدى را بجاى آورند و تشهد و سلام را با یکدیگر بدهند. در نماز مغرب‌؛ امام جماعت دو رکعت را با یک دسته و رکعت دیگر را با دسته دیگر بخواند و در تقدیم و تأخیر مختار است.[5]


یاد آوری می‌شود که امروزه به جهت تغییر سبک جنگ‌ها  و فقدان جنگ تن به تن، نماز خوف کاربرد چندانی ندارد.
[1]. ابن اثیر،: أسد الغابة، ج 1، ص 29، دار الفکر، بیروت، 1409 ق/1989م؛
[2]. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 4، ص 83، دار الفکر، بیروت، 1407 ق/ 1986 م  
[3]. نساء، 102: «وَ إِذا کُنْتَ فیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى‏ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ کانَ بِکُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ کُنْتُمْ مَرْضى‏ أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَ خُذُوا حِذْرَکُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً».  
[4]. ر.ک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 8، ص 433 – 439، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[5]. برگرفته از «مؤذن امام حسین(ع) در کربلا و روز عاشورا»، سؤال 30295.

منبع:islamquest.net

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 288
  • آی پی امروز : 485
  • آی پی دیروز : 150
  • بازدید امروز : 963
  • باردید دیروز : 370
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,333
  • بازدید ماه : 7,918
  • بازدید سال : 94,831
  • بازدید کلی : 2,309,593
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند