1 - گوته شاعر معروف آلمانى مى گويد: ساليان دراز کشيشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقايق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن محروم کردند ليکن در اثر پيشرفت علم و دانش پرده جهل و تعصب نابجا برداشته شد و اين کتاب وصف ناپذير توجه افراد بشر را به خود جلب کرد و محور افکار مردم جهان گرديد.
2 - توماس کارلايل دانشمند معروف و مورخ مشهور اسکاتلندى مى گويد: اين نکته واضح است که هر کلام درست و حقيقى در دلها نفوذ بخصوص دارد و حق آن است که تمام کتب اعم از آسمانى و غير آن در برابر قرآن کوچک و حقيرند.
3- لئون تولستوى فيلسوف بزرگ روسى مى گويد: قرآن مشتمل بر تعليمات و حقايق روشن و آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه مى توانند از آن بهره مند گردند. و همچنين مى گويد: آيات قرآن بر پايگاه بلند آيين اسلام و پاکى روانِ آوردنده اش دلالت دارد.
4- برنارد شاو فيلسوف معروف انگليسى، رسول اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) را به حدى ستايش مى کند و مى گويد: که او نجات دهنده جهان و بزرگترين پيامبران است و چنانچه بر دنياى کنونى حکومت مى کرد تمام عقده ها و مشکلات بشريت را يکى پس از ديگرى با سرانگشت حکمت و
درايت خود حل مى کرد. او مى گويد: دين محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) يگانه دينى است که با تمام ادوار زندگى بشرى مناسب است و قابليت آن را دارد که هر نسلى را به خود جلب کند و پيش بينى مى کنم که اروپا در آينده دين و کتاب آسمانى محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) را قبول خواهد کرد و آثار آنهم اکنون نمايان است.
5 - گوستاولبون فيلسوف بزرگ فرانسوى مى گويد: تعاليم اخلاقى که قرآن آورده است چکيده آداب عاليه و خلاصه مبادى اخلاق فاضله است و بر بسيارى از آداب انجيل برترى دارد.
6 - ويلز نويسنده بزرگ انگليسى مى گويد: ديانتِ حقّه اى که من آن را با مدنيت همدوش و همراه يافتم تنها دين اسلام است و اگر کسى بخواهد آن را بشناسد بايد قرآن و نظريات علمى و قوانين و نظامات اجتماعى آن را بخواند.
7 - ودن هامر دانشمند آلمانى مى گويد: ما قرآن را به عنوان کتاب محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)با همان عظمت و اهميتى مى نگريم که مسلمين آن را کتاب خداوند مى دانند.
8 - ژان ژاك رسو دانشمند معروف فرانسوى مى گويد: اى محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)اى آورنده قرآن کجايى بيا و دست ما را بگير و به باغ و صحرا و چمن يا هر جايى که مى خواهى ببر که اگر تو ما را ميان درياى بلا ببرى خواهيم رفت، زيرا تو به حيات و زندگى ما بهتر از ما آگاهى.
9 - گينت گريگ مى گويد: من عقيده دارم که ملل اسلامى اگر بخواهند آئين خود را به ملل ديگر بشناسانند بزرگترين مستند اسلام، قرآن است.
10 - جان ديون پورت در صفحه 98 کتاب « عذر تقصير » مى گويد: احکام و اوامر قرآن منحصر به وظايف دينى و اخلاقى نيست
11 -گييون مى گويد: قرآن نه فقط قانون فقهى است بلکه قانون اساسى، قضايى، جزايى و مدنى نيز هست که بشر را مى تواند اداره کند. ( سر البيان ( ص 66 تاريخ علوم قرآن ص 187 قرآن را چگونه شناختم ص 43 تفسير نوين ص 68
12 - دکتر مارکسى انگليسى مى گويد: قرآن شامل تمام پيامهاى خدايى است که در همه کتب مقدسه براى جميع ملل آمده است.
13 - دکتر موريس فرانسوى مى گويد: قرآن بهترين کتابى است که دست صناعت ازلى، آن را براى بشر پرداخته است.
14 - کارلايل انگليسى مى گويد: قطع نظر از اينکه قرآن کتاب وحى مبارك الهى است از حيث لفظ و ترکيب نيز بليغ ترين کتابهاست و اين کتاب وابسته به اصلى حقيقى و پيوسته به مبدأى عالى و مقدس است که تمام کتب در برابر قرآن حقيرند و اين کتاب از هر گونه اصول ناپسند پاکيزه و مبرّاست.
15 - ساوارى نويسنده فرانسوى مى گويد: قرآن داراى تأثير خاص و جاذبيتى مخصوص است که هيچ يک از کتابها آن را ندارد.
16- لومانس آمريکايى مى گويد: قرآن بزرگترين نور است و آن نور خداست که جز شفقت و رحمت نخواهد بود.
17- ژول لابوم محقق فرانسوى مى گويد: قرآن بيشتر متضمن وعظ و زجر و ترقيب وترهيب است.
18- سديو مستشرق اروپايى مى گويد: قرآن متضمن همه اصول پاکيزگى و رستگارى است و برنامه اش هدايت در راه حق و جلوگيرى از رفتار باطل و خروج از تاريکى پستى به سوى انوار فضائل و کمال است پس بر تو باد که به فرمان قرآن مجيد و آيات روشن آن که عرب را از رسوايى ها و زشتى ها بازداشت و به راه راست هدايت کرد عمل نمايى.
19- کازيمرسکى خاور شناس خارجى مى گويد: قرآن مجموعه اى است دل چسب زيرا در آن اخلاق، مدنيت، علوم و سياست و وعد و وعيد وجود دارد.
20 - کوسن دوپر سوال مى گويد: مردم شرق عموماً اعتراف دارند که فکر بشر از آوردن مانند قرآن از حيث لفظ و معنا ناتوان خواهد بود، و آن آياتى است که وقتى جعفر بن ابى طالب آن را براى نجاشى خواند اشک از ديدگان پادشاه حبشه سرازير گرديد، خردها به شگفتى مى افتد که چگونه اين آيات روشن حکمت آميز از زبان مردى درس نخوانده بيرون آمده باشد. ( پژوهشى درباره پيامبر و قرآن به نقل از تاريخ عرب و اسلام و تاريخ قرآن)
21- ناپلئون: در کتاب هماى سعادت ص 96 آمده است که روزى ناپلئون درباره مسلمين فکر کرد و پرسيد: مرکز آنان کجاست؟ گفتند: مصر. وقتى با يک مترجم به کشور مصر مسافرت کرد، و به کتابخانه آنجا وارد شد. مترجم قرآن را باز کرد اين آيه 9 سوره اسراء آمد :يعني براستى که اين قرآن هدايت مى کند به آنچه درست و محکم تر است و بر مؤمنان بشارت مى دهد، وقتى مترجم اين آيه را براى او خواند و ترجمه کرد، از کتابخانه بيرون آمد و شب تا به صبح به فکر اين آيه بود. صبح باز به کتابخانه آمد و مترجم آياتى ديگر از قرآن را برايش ترجمه کرد. روز سوم هم مترجم از قرآن براى او ترجمه کرد و خواند. ناپلئون از قرآن سئوال کرد، مترجم گفت: اينان معتقدند که خداوند قرآن را بر پيامبر آخر الزمان محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)نازل کرده است و تا قيامت کتاب هدايت آنان است.
ناپلئون گفت: آنچه من از اين کتاب استفاده کردم اينطور احساس نمودم که اولا اگر مسلمين از دستورات جامع اين کتاب استفاده کنند، هرگز روى ذلت را نخواهند ديد. و ثانياً تا زمانيکه قرآن بين آنها حکومت مى کند، مسلمانان تسليم ما غربى ها نخواهند شد; مگر بين آنها و قرآن جدايى .( بيفکنيم. (يک صد موضوع 500 داستان ص 423 )