“توحید” مهم ترین اصل از اصول دین اسلام، بلکه ادیان ابراهیمی به شمار می آید. توحید در لغت به معنای یکی دانستن و در اصطلاح اهل کلام، یگانه دانستن و یکتا شمردن حق تعالی است و در نقطۀ مقابل آن، شرک به خدا قرار دارد که قرآن مجید از آن به عنوان ظلم عظیم و گناه نابخشودنی تعبیر کرده است.
«وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ»
(ای رسول ما) یاد کن وقتی را که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت ای پسر عزیزم هرگز به خدا شرک نیاور، همانا شرک (بر خدا) بسیار ظلم بزرگیست.
«إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ به وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ»
محقق است که خدا هر کس را که به او شرک آورد نخواهد بخشید و سوای مشرک هر که خواهد می بخشد و آنکس که به خدا شرک آورد به دورغی که بافته است گناهی بزرگ مرتکب شده است.
واحد در لغت به معانی گوناگونی اطلاق شده است. امیر المومنین (ع) در روز جنگ جمل در جواب شخص عربى که از حضرت پرسید یا علی (ع) معنای این که می فرمائید خداوند واحد است چیست؟ فرمود: معنای خدا واحد است بر چهار قسم تصور می شود که دو قسم آن جایز نیست و دو نوع دیگر آن را براى خداوند باید ثابت نمود، اما آن دو قسم که جایز نیست یکى آن که گفته شود خدا واحد است و مقصود یکى از اعداد باشد، چون هر چیزى که دومى نداشته باشد داخل در عدد نیست آیا نمى بینى اگر کسى بگوید ثالث ثلاثه (خداوند یکى از سه تاست) کفر است؟ همچنین اگر گفته شود خدا واحد است و نوعى از جنس اراده شود این هم کفر است مانند کسی که بگوید خداوند یکى از موجودات است، چنان که گفته می شود فلانی یکی از مردم است چون در این صورت خداوند را تشبیه نموده است. و اما آن دو قسم از معنای واحد را که براى خداوند ثابت است: یکی واحد به معنای این که در موجودات براى خدا شبیهى نیست. و دیگر این که مراد از واحد این باشد که خداوند متعال در وجود و عقل و وهم منقسم نمی شود و این چنین است پروردگار ما.
(شیخ صدوق، التوحید، ص ۸۳، نوبت چاپ دوم، انتشارات جامعه مدرسین، قم ۱۳۹۸ق) پس طبق روایت، مراد از واحد بودن خدا یا بساطت و عدم ترکیب خداست و یا یگانگی و بی همتایی اوست.
مشهورترین معنای توحید همان یگانگى ذات خداوند و عدم وجود هرگونه همتا و شبیه براى اوست.
اما مراد از توحید چیست؟
توحید به معنای یگانگی باریتعالی است. این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند مورد بررسی قرار گیرد که از مهم ترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است.
«شهادت می دهم که خداوندی جز الله ـخدای یکتا¬ـ نیست. یگانه است و بی شریک. شهادت می دهم که خلوصش از آزمون به نیکی برآمده است و باور به آن با صفای نیت همراه است. همواره بدان چنگ در می زنم تا آنگاه که ما را زنده می دارد و آن را می اندوزیم برای روزهای هولناکی که در پیش داریم. چنین شهادتی نشان از عزم استوار ما در ایمان است و سرلوح? نیکوکاری و خشنودی است و سبب دور شدن شیطان است»
توحید ذاتی
توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است، یعنی بی نظیر از هر جهت و مطلق از جمیع جهات است.بنابر توحید ذاتی، ذات پروردگار یگانه است،مثل و مانند ندارد، ماسوا همه مخلوق اوست. آیه كریمه “لیس كمثله شىء” و یا آیه ”و لم یكن له كفوا احد” مبین توحید ذاتى است.
توحید صفاتی
توحید صفاتى یعنى صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراك و… حقایقى غیر از ذات پروردگار نیستند. همه صفات خداوند به یك چیز برمی گردد و آن ذات خداوند است و تمام این صفات عین ذات خداوند هستند.
«كل عزیز غیره ذلیل و كل قوى غیره ضعیف، و كل مالك غیره مملوك و كل عالم غیره متعلم و كل قادر غیره یقدر و یعجز; هر غیر او ذلیل است و هر نیرومندى جز او ناتوان است و هر مالكى جز او مملوك است و هر عالمى جز او نوآموز است و هر توانایى جز او گاه توانا و گاه ناتوان است»
در این روایت تاکید شده است که اوصاف خداى تعالى شخصا ویژه اویند و كسى در آنها با او شریك نیست.
توحید افعالی
توحید افعالى یعنى همه افعال (از جمله افعال انسان) به مشیت و اراده خداوند است. به تعبیر دیگر همانگونه كه موجودات در اصل وجود خود وابسته به ذات او هستند در تأثیر و فعل خود نیز چنین هستند.
توحید در عبادت
سخن از توحید؛ ممنوعیت یا آزادی ؟
توحیددر عبادت یعنى جز ذات پروردگار هیچ موجودى شایسته عبادت و پرستشنیست. توحید در عبادت لازمه توحید ذات و صفات است. حضرت علی (ع) در تفسیر فرازهای اذان می فرمایند: اما قوله «اشهد ان لا اله الاالله» . . . كانه یقول: اعلم انه لا معبود الا الله عز و جل و ان كل معبود باطل سوى الله عز و جل . وقتی مسلم شد كه واجب الوجود تنها خداست و هرچه غیر اوست ممكن و محتاج و نیازمند است پس عبادت مخصوص اوست و او كمال مطلق است. و غیر از او كمال مطلق وجود ندارد و عبادت هم برای رسیدن به كمال است بنابراین عبادت مخصوص خداوند است.
آیاتی که به توحید در عبادت اشاره دارند:
1. «و لقد بعثنا فی كل امه رسولاً ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت»
ما در هر امتی رسولی فرستادیم كه خدای یكتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب كنید.
2. «و ما ارسلنا من قبلك رسولاً الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون»
ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینكه به او وحی كردیم كه معبودی جز من نیست فقط مرا عبادت كنید.
در میان مکاتب اسلامی توحید ذاتی و توحید در عبادت مورد قبول قطعی هم? گرایش های فکر وده است ولی در مورد توحید صفاتی و توحید افعالی اختلافاتی وجود دارد:
اشاعره، منكر توحید صفاتى بوده و معتزله منکر توحید افعالی. شهید مطهری در این زمینه می گویند:
«توحید جزء اصول پنجگانه معتزله نیز بود همچنانكه جزء اصول اشاعره نیز هست ، با این تفاوت كه توحید مورد نظر معتزله كه مشخصه مكتب آنها به شمار میرود توحید صفاتی است كه مورد انكار اشاعره است و توحید مورد نظر اشاعره كه مشخص مكتب آنها به شمار میرود توحید افعالی است كه مورد انكار معتزله است. قبلا گفتیم كه توحید ذاتی و توحید در عبادت چون مورد اتفاق همه است از محل بحث و نظر خارج است. اكنون ببینیم كه توحید مورد نظر شیعه چه توحیدی است؟ توحید مورد نظر شیعه – علاوه بر توحید ذاتی و توحید در عبادت – هم شامل توحید صفاتی و هم شامل توحید افعالی می شود. یعنی شیعه در بحث صفات طرفدار توحید صفاتی است و در بحث افعال طرفدار توحید افعالی، اما توحید صفاتی شیعه با توحید صفاتی معتزله متفاوت است، توحید افعالی او نیز با توحید افعالی اشاعره مغایرت دارد. توحید صفاتی معتزله به معنی خالی بودن ذات از هر صفتی و به عبارت دیگر به معنی فاقد الصفات بودن ذات است، ولی توحید صفاتی شیعه به معنی عینیت صفات با ذات است»
- منبع: مفهوم اصل توحید در دین اسلام چیست؟ | آسمونی http://www.asemoni.com/religion/faith/islam/what-is-the-concept-of-monotheism-in-islam#ixzz2ryNXVVAX