loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 239 جمعه 27 دی 1392 نظرات (0)

عشق دو سويه در مورد ائمه(ع) چگونه است؟ مثلاً آيا وقتى ناگهان ياد مولا امام زمان(عج) يا امام رضا(ع) در دل ما مى افتد و چشمان ما پر از اشك مى شود و بى اختيار قلبمان متوجه آن حضرات مى شود، ايشان به ما توجه مى كنند يا خير در يك لحظه اختيارِ قلب انسان را مى گيرند؟ خواهشمند است بيش تر توضيح دهيد؟

روابط انسان ها انواع مختلف دارد. برخى از رابطه ها مسؤول اعتبارى و قراردادى است و تنها براى حل مشكلات و سهولت در امور زندگى ايجاد گرديده است. رابطه يك مسؤول و افراد زير دستش اين گونه است؛ يعنى امرى قراردادى است و از نظر وجودى در ذات طرفين تأثيرى ندارد؛ به عبارت ديگر، فردى كه رئيس يك اداره يا مؤسسه مى شود، اين عنوان بر واقعيت وجودى و مايه هاى درونى اش چيزى نمى افزايد و حتى گاه جاى طرفين در اين رابطه عوض مى شود و رئيس زيردست و زيردست رئيس مى گردد.


      گاه رابطه واقعى و تكوينى است و قرارداد دو طرف هيچ تأثيرى در آن ندارد. اين نوع رابطه تحت اختيار و انتخاب دو طرف نيست؛ رابطه اى وجودى است كه سهم وافرى از حقيقت و واقعيت دارد. رابطه بين پدر و مادر و فرزندان از اين قبيل است؛ يعنى در تكوين ريشه دارد و منشأ آثار بسيارى مانند محبت و علاقه و ظهور عواطف و احساسات است. اين گونه رابطه هاى حقيقى، سرچشمه بسيارى از زيبايى ها و خلاقيت ها و صفات عالى انسانى و خدايى است. دخترى كه شايد در منزل پدر چندان احساس مسؤوليتى نداشته باشد؛ بسيارى اوقات بر طبل تنبلى و بى عارى مى كوبد و خود را مهمان دائمى خانواده تصور مى كند، پس از ازدواج هنگامى كه در نيمه شب صداى گريه نوزاد دلبندش را مى شنود، سراسيمه از خواب مى پرد و سختى بى خوابى را از ياد برد.


      رابطه بين انسان و خالق هستى از نوع رابطه هاى اصيل و استوار است، در اعماق جان و فطرت دارد و بر قلب و روح انسان خيمه زده است؛ رابطه اى بر اساس شوق خالق متعال به مخلوقش و احتياج بنده ضعيف به خداى غنىّ و عزيز مى باشد:


      سايه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟

ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود


      در حديث قدسى آمده: «لو علم المدبرون كيف اشتياقى بهم لماتوا شوقاً؛ اگر بندگانى كه به من پشت كرده و از من روى برگردانيده اند، مى دانستند چقدر مشتاق آن هايم، از شدت شور و شوق جان مى سپردند».


      البته رابطه خداوند و همه بندگان يكسان نيست و در برخى موارد قوى تر و محكم تر است؛ يعنى خداوند به بندگانى كه بيش از ديگران آداب بندگى و رسم تقوا و عبوديت را مراعات مى كنند، لطف و عنايت ويژه دارد با آن كه لطف او گسترده و فراگير است و همه مخلوقات زير چتر لطف و رحمت او قرار دارند. رابطه اولياى خداوند متعال و پيروان و شيعيان آن ها نيز سايه اى از همان رابطه عميق بندگان و خداوند است. اين رابطه معنوى و استوار براى كسانى كه از چارچوب اين رابطه بيرونند به خوبى قابل درك نيست.


      در فرهنگ شيعه، رابطه امام معصوم و شيعيان ازلى است و عمقى به ژرفاى دريا و لطافتى به نرمى نسيم بهارى و ثمرى به شيرينى بهشت دارد. در حديثى از حضرت صادق(ع) مى خوانيم: «رحم الله شيعتنا! خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا بماء ولايتنا، يحزنون لحزننا و يفرحون لفرحنا؛ خداوند شيعيان ما را مورد لطف خاص خويش قرار دهد. آن ها از زيادى سرشت ما خلق شده اند و وجودشان را با آب ولايت ما سرشته اند و [به همين دليل ] در شادى ما شادان و در غم و غصه ما غمناكند».


      اين رابطه رابطه اى بس عميق و دقيق است كه روح ائمه(ع) را به روح شيعيانشان پيوند زده، به گونه اى كه غم و شادى هر كدام در ديگرى اثر مى گذارد؛ هر كدام به عالم روح ديگرى نفوذ مى كند و از آن اثر مى پذيرد. يكى از شيعيان حضرت على(ع) به نام «رميله» چنين مى گويد: من دچار تبى شديد شدم. هنگامى كه از شدت آن كاسته شد، غسل كردم و براى رسيدن به ثواب نماز جمعه و درك فضيلت نماز با مولايم على(ع)، به مسجد آمدم.

 زمانى كه حضرت(ع) به منبر شتافت و مشغول سخنرانى شد، دوباره تبم شدت يافت. بعد از نماز به ديدار على(ع) رفتم. حضرت علت بيمارى و ناراحتى ام را پرسيد و من توضيح دادم. حضرت فرمود: اى رميله، هر مؤمنى كه بيمار مى شود، ما نيز بيمار مى شويم و حزن و اندوه او ما را محزون و غمناك مى سازد و هر دعايى كه مى كند ما به دنبالش «آمين» مى گوييم و اگر دعا نكند ما برايش دعا مى كنيم.


      اين ارتباط مقدس و عميق، ارواح اولياى الاهى و شيعيانشان را به منزله روح واحد قرار داده و چنان آن ها را به هم پيوسته كه ابوبصير، از ياران حضرت صادق(ع)، مى گويد: در مجلسى از حضرت(ع) پرسيدم: گاهى بدون علت خاص دچار غم و غصه يا سرور و خوشحالى مى گردم، علت چيست؟

حضرت(ع) در پاسخ فرمود: «انّ ذلك لحزن و فرح يصل اليكم منّا اذا دخل علينا حزن او سرور كان ذلك داخلاً عليكم لانّا و انتم من نور الله عزّوجلّ؛ اين حزن و شادى كه گاه سراغ شما مى آيد اثر آن غم و سرورى است كه در ما ايجاد مى گردد؛ و چون ما و شما هر دو از نور خداوند متعال خلق شده ايم، اين حالات ما در شما نيز اثر مى گذارد».


      بنابراين، مى توان گفت هنگامى كه ما به ياد اولياى الاهى و عظمت و بزرگوارى آنان مى افتيم يا مصيبت ها و غم هاى آن ها را به ياد مى آوريم و قلبمان متوجه آنان مى گردد و درياى دلمان به موج مى افتد و آسمان قلبمان ابرى و جويبار چشممان پر از گوهرهاى پربهاى اشك مى گردد، در اثر همان پيوند شديد روحى بين ما و آن ها است و در واقع عنايت و مهر آن ها به ما رانشان مى دهد؛ يعنى با لطف و توجه آن ها آن رابطه عميق كه شايد مورد غفلت ما قرار گرفته و قدرى مخفى شده دوباره خود را آشكار مى سازد و حالات ما واكنشى در برابر لطف و عنايت و فقيرنوازى آن ها است.


      البته بايد زمينه اين لطف و عنايت را خود فراهم سازيم و با شخم زدن زمين سخت دل، موقعيتى مناسب براى رشد بذر محبت آن ها پديد آوريم تا اين بذر به درختى تناور تبديل گردد؛ به بار نشيند و ميوه هاى شيرين محبت و ولا و اطاعت به ما ارزانى دارد. 
      ما بايد با كم رنگ كردن حجاب ها و غفلت ها و آماده ساختن خانه دل براى پذيرايى از محبت و عنايت آن ها به استقبال لطف و توجه آن ها رويم و خود را در برابر وزش نسيم هاى رحمت وجود آن ها كه پرتوى از رحمت و كرم الاهى است، قرار دهيم و مشام جان را از شميم محبت و ولاى آن ها عطرآگين سازيم.

منبع : جستجوگر اسلامي جواب

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 78
  • تعداد اعضا : 288
  • آی پی امروز : 394
  • آی پی دیروز : 150
  • بازدید امروز : 737
  • باردید دیروز : 370
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,107
  • بازدید ماه : 7,692
  • بازدید سال : 94,605
  • بازدید کلی : 2,309,367
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند