زهره رجب نیا/ افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات شخصیتی و دهها نشانه ديگر همه و همه در دسته بيماريهاي رواني طبقهبندي ميشوند، مشكلاتي كه جامعه ايراني، عادت به جدي گرفتن آنها ندارد و به قول معروف كسي حتي دغدغه پرداختن به آنها
را ندارد.
بيماريهاي رواني در كشور ما جدي گرفته نميشوند در حالي كه سال گذشته نایب رئیس شورای عالی نظام پزشکی کشور اعلام كرده بود حدود 30 درصداز ساکنان شهر تهران از مشکلات روحی و روانی رنج میبرند.
شايد نگاهي هر چند كوتاه و گذرا به صفحات حوادث روزنامهها، دليل خوبي براي جدي گرفتن بيماريهاي رواني تلقي شود اما به راستي چرا توجه به چنين موضوعاتي در جامعه ما مغفول مانده است؟
دکتر احمد محیط، مستشار اسبق بهداشت روان سازمان بهداشت جهانی دراين باره ميگويد: در جامعه کنونی ما انگ زدن و شناخته نبودن بیماری روانی به عنوان یک مشکل بهداشتی در سطوح مختلف و ننگ از مراجعه به روانپزشک به بهانه آن که ممكن است اين تلقي به وجود آيد كه فرد، ناتوانی غیرقابل علاج و شرمآوری دارد، همگی موجب شده افراد از مراجعه به روانپزشک و مطرح کردن علائم بیماری خودداری کنند.
شکی نیست که کمبود اطلاعات و شرم از بیان بیماری یکی از مهمترین دلایل گسترش بيماريهای روانی محسوب میشود اما این روزها برچسبزدن به افراد به دلیل داشتن بیماری روانی کمی از مد افتاده است. بنابراین اکنون دلیل عدم تمايل در مراجعه به روانپزشک را باید در مسائلی نظیر بیاطلاعی افراد از وضعیت روانی خود یا گرانی خدمات روانپزشکی جستوجو کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران ميگويد: نبود آگاهی در سطوح مختلف اجتماعی اعم از مسئولان اجرایی و غیره موجب شده این بیماران و خانوادههای آنان از دریافت خدمات و حمایتهای لازم محروم بمانند به طور مثال میتوان به شرکتهای بیمه در ایران اشاره کرد که هیچ گونه پوششی برای بيماريهای روانی قائل نشدهاند و اغلب این بیماران تا آخر عمر تحت فشار شدید مالی و عاطفی قرار دارند.
دکتر محیط همچنین با اشاره به افسردگی و پیامدهای منفی آن، این بیماری را شایعترین بیماری روانی در دنیا برميشمرد و توضيح ميدهد: درمان بيماريهای روانی منوط به زمان طولانی و مصرف مداوم دارو است که این امر باز به دلیل ناآگاهی اطرافیان بیمار و مداخله آنان، غالباً ناتمام ميماند.
اين متخصص در پاسخ به سؤالي مبني بر اين كه آیا راهی وجود دارد تا از گسترش بيماريهای روانی کاسته شود، اظهار ميدارد: اگر بیماری در مراحل اولیه توسط روانپزشک در بیمارستانهای روانپزشکی به طور مستمر کنترل شود، میتواند مؤثر واقع شود ولی این امر نیازمند آن است که در شهرها و روستاهای كشور تعداد مراکز درمان روانپزشکی به طور روزانه افزايش يابد و چه بسا امكان اقامت کوتاه افراد بیمار در این بیمارستانها نيز مهیا شود و پزشکان عمومی نيز تا حدودی با بيماريهای روانی آشنا شوند و بتوانند در مراحل اولیه به بیمار کمک کنند و مراحل حاد را به متخصصان ارجاع دهند. این امر تنها در سایه آموزش همگانی محقق میشود.
وي اضافه ميكند: به هر صورت فقر اقتصادی خانواده، فقر فرهنگی را نیز به همراه دارد و شاید به همین دلیل است که بیشتر بیماران روانی را باید در اقشار آسیبپذیر جامعه به لحاظ اقتصادی جستوجو کنیم.
دکتر محیط ادامه ميدهد: مطمئنم سرمایههای اجتماعی مثل توصیههای مذهبی و سنن گذشتگان ما در بجا آوردن رسومی مانند صله رحم میتواند در کاهش بيماريهای روانی مؤثر واقع شود اما تغییر شیوه زندگی و گذر از مرحله سنتی به مدرن و تبدیل خانواده بزرگ ایرانی به خانوادههای هستهای که خود نیز در حال تغییر و تحول است، این روزها نمیتواند ما را به پایین بودن آمار بيماريهای روانی در کشور امیدوار کند.
مرز جنون و حالت طبيعي چیست و اساساً راهی وجود دارد تا در دام این بیماری گرفتار نشویم؟ سؤالي كه دکتر فربد فدایی، روانپزشک و استاد دانشگاه در مورد آن ميگويد: به دلیل پیچیدگیهای علمی و هاله پر رمز و رازی که بيماريهای روانی را احاطه کرده، مردم از قدیمالایام بروز این بيماريها را به نیروهای ماوراءالطبیعه نسبت میدادند.
وی توضيح ميدهد: براساس استاندارد کشورهای توسعه یافته، از کل جمعیت هر جامعهای حدود سه درصد از افراد بیماری روانی عمده دارند و حدود یک پنجم از این تعداد نیازمند درمان کلینیکی هستند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه درباره مهجوریت بیماری روانی در کشور يادآور ميشود: در جامعه ما نوعی پيشفرض در این باره وجود دارد كه اجازه نميدهد بیماران و خانوادههای آنان پيش از آن که بیماریشان به حالتی وخیم درآید به مراکز درمانی مراجعه کنند، درحالی که پیشگیری همواره نتایج بهتری به همراه دارد.
هر چند سال یک بار بررسیهایي از سوی وزارت بهداشت در مورد آمار مبتلایان به بيماريهای روانی در کشور به عمل میآید. این رقم در کشور ما چند درصد است؟
دکتر فدایی در این زمینه یادآوری میکند: طبق بررسیهای به عمل آمده از سوی وزارت بهداشت، 20 درصد از جمعیت در هر لحظه دچار نوعی از بیماری روانی هستند که از حیث نوع با هم تفاوت دارد.
این روانپزشک خاطرنشان میکند: بيماريهای روانی به 16طبقه بزرگ تقسیم و نزديك به 400 نوع بیماری روانی را شامل میشود. وی ميگويد: متأسفانه هرگاه صحبت از بیماری روانی ميشود، مردم تنها به بیماران روانپریش میاندیشند که شدیدترین نوع بیماری روانی محسوب میشود.
دکتر فدایی ادامه ميدهد: روانپریشی درصد کمی از اختلالات روانی را تشکیل میدهد در حالی که بيماريهای روانی دیگر نظیر اختلالات سازگاری تا30 درصد از افراد را مبتلا میکند.
وی درخصوص اختلالات سازگاری اضافه میکند: واکنشهای غیرطبیعی نظیر اضطراب، افسردگی، رفتارهای پرخاشگرانه نسبت به تغییراتی مانند شغل، مهاجرت یا مرگ یکی از نزدیکان در زمره این بیماری قرار
میگیرند.
دکتر فدایی درباره تعداد مبتلایان به بيماريهای روانی در ایران میگويد: آمار افراد مبتلا به بيماريهای روانی در کشور ما به دلیل وجود برخی سنتهای مذهبی و اجتماعی نظیر صله رحم و نظایر آن، کمتر از نرم جهانی دیگر کشورهاست.
دکتر سعید صدر، یکی دیگر از متخصصان روانپزشکی و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در اين باره ميگويد: هم اکنون علت علمی پدید آمدن بیماری روانی در دستگاه مرکزی مغز مشخص نیست و به نظر میرسد ضربههای مغزی، وجود یک بیماری جسمی و بالاخره از همه مهمتر، زمینه ژنتیک در بروز این بیماری مؤثر هستند.
وی اضافه میکند: مراجعه بهموقع فرد بیمار و مصرف بهموقع دارو و خودداری از قطع خودسرانه دارو که معمولاً با دخالت اطرافیان به خاطر ترس از وابستگی به دارو اتفاق میافتد، گام مهمی در در درمان و کنترل بيماريهای روانی
به شمار میرود.
دکتر صدر توضيح ميدهد: بیماری روانی نیز مانند بیماری جسمی نیازمند مراقبت و درمان است اما برخورد نادرست با این بیماری و انگ دیوانگی موجب میشود افراد از مراجعه بهموقع به پزشک خودداری کنند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی یادآور ميشود: عملکرد رسانهها در ارتقای دانش عمومی نسبت به رویارویی با بيماريهای روانی توانسته سطح مراجعات مردم به روانپزشکان را افزایش دهد.
شكي نيست كه مراجعه به روانپزشكان تأثير قابل ملاحظهاي در كاهش بيماريهاي رواني و درمان آن خواهد داشت اما بهرغم همه اين توصيهها، به نظر ميرسد بيماريهاي رواني در كشور ما مشمول هيچ حمايتي نيست و مشكلاتي مانند مقرون به صرفه نبودن صدور دفترچه برای این بیماران، عدم مشارکت دولت در پرداخت سهم درمانی این بیماران و مشكلاتي از اين دست
موجب شده انواع بيماريهاي رواني و تأثيرات مخرب آن در تعاملات خانوادگي و اجتماعي ايران ناديده گرفته شود.
روزنامه ایران . یکشنبه 5 آبان 92 . ص:13