loading...
حسن محمدی
آخرین ارسال های انجمن
حسن محمدی بازدید : 271 دوشنبه 03 تیر 1392 نظرات (0)

 

أ. صفات‌ دوستان‌ شايسته‌

همة‌ مردم‌ شايستة‌ دوستي‌ نيستند. انسان‌ بايد دوستانش‌ را برگزيند. براي‌گزينش‌ دوستان‌ شايسته‌، بايد نخست‌ صفات‌ آن‌ها را شناخت‌. در نگاه‌ امام‌علي‌(ع) ويژگي‌هاي‌ دوست‌ خوب‌ چنين‌ است‌:

 

1. خردمندي‌

علي‌(ع) خرد و آثار مثبت‌ آن‌ را بسيار ستوده‌ است‌. براي‌ مثال‌مي‌فرمايد:

هيچ‌ ثروتي‌ چون‌ خرد و هيچ‌ فقري‌ چون‌ ناداني‌ نيست‌.      
ارزش‌ انسان‌ به‌ عقلش‌ است‌.           
براي‌ انسان‌ دو فضيلت‌ وجود دارد: عقل‌ و منطق‌ (گفتار). به‌ وسيلة‌عقل‌ استفاده‌ مي‌كند و به‌ وسيلة‌ گفتار استفاده‌ مي‌دهد.

بر اين‌ اساس‌، دستور مي‌دهد با افراد عاقل‌ دوستي‌ كنيم‌:

هر كس‌ با خردمندان‌ مصاحبت‌ كند، بزرگ‌ مي‌شود.         
دوستي‌ با عاقل‌ امنيت‌آور است‌.

 

2. يكرنگي‌ و صميميت‌

يكي‌ ديگر از صفات‌ دوستان‌ شايسته‌ يكرنگي‌ است‌. افراد رنگارنگ‌ وبوقلمون‌صفت‌ شايستة‌ دوستي‌ نيستند. دوستي‌ يكرنگ‌ است‌ كه‌ هنگام‌گرفتاري‌ انسان‌ را فراموش‌ نمي‌كند و در غيبت‌ نيز مدافع‌ وي‌ باشد. از نظرعلي‌(ع) دوستي‌ در راه‌ خدا به‌ يكرنگي‌ مي‌انجامد. در ديوان‌ منسوب‌ به‌ آن‌حضرت‌ آمده‌ است‌:

هر دوستي‌ براي‌ خدا به‌ يكرنگي‌ مي‌انجامد؛ حال‌ آن‌ كه‌ هيچ‌ برادري‌اي‌بر بنياد فسق‌ به‌ يكرنگي‌ نمي‌انجامد.

البته‌ ـ چنان‌ كه‌ گذشت‌ ـ صميميت‌ و يكرنگي‌ به‌ معناي‌ گفتن‌ تمام‌ اسرار به‌دوست‌ نيست‌. بايد در اين‌ مسأله‌ راه‌ ميانه‌ پيمود. نه‌ همة‌ اسرار را به‌ او گفت‌ و نه‌همة‌ اطلاعات‌ مرتبط‌ با گذشته‌ را از وي‌ پنهان‌ داشت‌.

 

3. دانشمندي‌

ينبعي‌ للعاقل‌ آن‌ يكثر من‌ صحبة‌ العلماء و الابرار و يجتنب‌ مقارنة‌ الاشرار والفجار.
عاقل‌ سزاوار آن‌ است‌ كه‌ با عالمان‌ و نيكان‌، بسيار مصاحبت‌ كند و ازهمنشيني‌ با بدان‌ و تبهكاران‌ بپرهيزد.

 

4. نيك‌ خواهي‌

لاخير في‌ قوم‌ ليسوا بناصحين‌ و لا يحبون‌ الناصحين‌.         
در مردمي‌ كه‌ نه‌ خود نيك‌خواهانند و نه‌ نيك‌خواهان‌ را دوست‌ دارند،خيري‌ نيست‌.

 

5. راهنمايي‌ به‌ سوي‌ خير

خير الاصحاب‌ من‌ يسددك‌ علي‌ الخير.  
بهترين‌ ياران‌، كسي‌ است‌ كه‌ تو را به‌ سوي‌ خير راهنمايي‌ مي‌كند.

 

ب‌. صفات‌ دوستان‌ ناشايسته‌

حضرت‌ علي‌(ع) افزون‌ بر ويژگي‌هاي‌ دوستان‌ شايسته‌ ويژگي‌هاي‌ ناپسنددوستان‌ ناشايست‌ را نيز بر شمرده‌ است‌ تا پيروانش‌ از دوستي‌ با زشتكاران‌ ونااهلان‌ بپرهيزند. در نگاه‌ آن‌ بزرگوار، دوستي‌ با بدانديشان‌ و بدكرداران‌جزتباهي‌ رهاوردي‌ ندارد:

از دوستي‌ با يار بد بپرهيزيد؛ زيرا چون‌ شمشير برهنه‌ است‌، جلوه‌اش‌زيبا و زخمش‌ زشت‌.           
برادران‌ بد چون‌ درخت‌ آتش‌ هستند. پاره‌اي‌ از آن‌ پارة‌ ديگرش‌ رامي‌سوزاند.

يكي‌ از نويسندگان‌ در اين‌ باره‌ مي‌نويسد:

بايد در انتخاب‌ دوستان‌ دقت‌ كرد؛ غالب‌ مصيبت‌هاي‌ ما در نتيجة‌معاشرت‌هاي‌ بي‌جا پديد مي‌آيد. انسان‌ وقتي‌ از گهواره‌ قدم‌ به‌ معركة‌حيات‌ مي‌نهد، در جولانگاه‌ اجتماع‌ با طبقات‌ مردم‌ آشنا مي‌شود و برحسب‌ تصادف‌ با گروهي‌ از آن‌ها آميزش‌ مي‌كند؛ بسا مي‌شود در نتيجة‌آشنايي‌ با فرومايگان‌ در پرتگاه‌ سفالت‌ و رذالت‌ مي‌افتد. ممكن‌ است‌اشخاص‌ فرومايه‌ نسبت‌ به‌ آشنايان‌ خود منظور بدي‌ نداشته‌ باشند،ولي‌ مانند عقرب‌ فقط‌ به‌ اقتضاي‌ طبيعت‌ دائماً به‌ ديگران‌ نيش‌ مي‌زنندو اخلاق‌ زهرآلود را در روح‌ آن‌ها تزريق‌ مي‌كنند.

مهم‌ترين‌ ويژگي‌هاي‌ ياران‌ بد، در مكتب‌ علوي‌ عبارت‌ است‌ از:

 

1. شرارت‌

بايد از دوستي‌ با افراد شرور پرهيز كرد؛ زيرا نفس‌ انسان‌ خوپذير است‌ ونشست‌ و برخاست‌ با افراد شرور، در وي‌ تأثير مي‌گذارد. علي‌(ع) مي‌فرمايد:

مصاحبت‌ با شريران‌، شرّ نصيب‌ انسان‌ مي‌كند؛ همان‌ گونه‌ كه‌ باد، بر اثروزيدن‌ بر جاي‌ بويناك‌، بويناك‌ مي‌شود.           
دوست‌ِ شريران‌، همچون‌ مسافر دريا است‌ كه‌ اگر از غرق‌ شدن‌ هم‌ايمن‌ باشد، از ترس‌ ايمن‌ نيست‌.

از سوي‌ ديگر، حتي‌ اگر مصاحبت‌ و دوستي‌ با شروران‌ بر رفتار فرد تأثيرمنفي‌ ننهد، وي‌ را در معرض‌ اتهام‌ قرار مي‌دهد. علي‌(ع) مي‌فرمايد:

از بدان‌ بپرهيز تا در شمار ايشان‌ در نيايي‌.

اين‌ مثل‌ فارسي‌ «هر كه‌ با بدان‌ نشيند، اگر چه‌ طبيعت‌ ايشان‌ در او اثر نكند،به‌ طريقت‌ ايشان‌ متهم‌ گردد» به‌ خوبي‌ مفهوم‌ سخن‌ علي‌(ع) را روشن‌مي‌سازد.

 

2. فسق‌

فاسق‌ كسي‌ است‌ كه‌ به‌ ارتكاب‌ اعمال‌ زشت‌ و نكوهيده‌ خو گرفته‌، ظلم‌،ستيزه‌جويي‌ و تجاوز به‌ حقوق ديگران‌ بخشي‌ از سرشت‌ او شده‌ است‌.

فاسق‌ از معصيت‌ كردن‌ خشنود مي‌شود و ارزش‌هاي‌ ديني‌ و اجتماعي‌ رازير پا مي‌نهد. علي‌(ع) مي‌فرمايد:

دوستي‌ با فاسقان‌ از بزرگ‌ترين‌ حماقت‌ها است‌.
برترين‌ اعمال‌ ... دشمني‌ با فاسقان‌ است‌.       
از مصاحبت‌ با فاسقان‌، بدكاران‌ و آنان‌ كه‌ آشكارا مرتكب‌ معصيت‌مي‌شوند، بپرهيز.

 

3. دروغ‌

دروغ‌ يكي‌ از مفاسد اخلاقي‌ است‌ كه‌ فرد و جامعه‌ را به‌ تباهي‌ مي‌كشاند.اسلام‌ اين‌ صفت‌ ناپسند را به‌ شدت‌ محكوم‌ كرده‌، از آثار بي‌ديني‌ و نفاِشمرده‌ است‌. حضرت‌ علي‌(ع) مي‌فرمايد:

ثمرة‌ الكذب‌ المهانة‌ في‌ الدنيا و العذاب‌ في‌ الاخرة‌.          
نتيجة‌ دروغ‌، خواري‌ در دنيا و عذاب‌ در آخرت‌ است‌.

بر اين‌ اساس‌ است‌ كه‌ علي‌(ع) انسان‌ را از دوستي‌ با دروغگويان‌باز مي‌دارد و مي‌فرمايد:

از مصاحبت‌ دروغگو بپرهيز. اگر هم‌ بدان‌ ناگزير شدي‌، او را تصديق‌مكن‌ و به‌ او مگو تكذيبش‌ مي‌كني‌ كه‌ در اين‌ صورت‌، از دوستي‌ تودست‌ مي‌كشد؛ امّا از طبيعتش‌ دست‌ نمي‌كشد.

آن‌ حضرت‌ به‌ فرزندش‌ حسن‌(ع) چنين‌ سفارش‌ مي‌كند:

ايّاك‌َ و مُصادَقَة‌َ الْكذَّاب‌ِ فاِنّه‌ كالسَّراب‌ِ، يُقَرَّب‌ُ عَلَيْك‌َ الْبَعيدَ و يُبَعِّدُ عَلَيْك‌َالْقَريب‌َ. 
]فرزندم‌[ بر تو باد پرهيز از دوستي‌ با دروغگو، كه‌ او به‌ سراب‌ ماند،دور را به‌ تو نزديك‌ و نزديك‌ را به‌ تو دور مي‌نمايد.

 

4. طمع‌

طمع‌ به‌ معناي‌ چشم‌ داشتن‌ به‌ مال‌ و ثروت‌ ديگران‌ است‌. علي‌(ع) اين‌صفت‌ را سبب‌ خواري‌ و بردگي‌ مي‌داند و مي‌فرمايد:

طمعكار در بند خواري‌ گرفتار است‌.     
طمع‌ بردگي‌ جاودان‌ است‌.

طمعكار با هدف‌ دستيابي‌ به‌ موقعيت‌ يا نعمت‌ با انسان‌ دوست‌ مي‌شود وپس‌ از رسيدن‌ به‌ هدف‌، نوميدي‌ از آن‌ يا دل‌ بستن‌ به‌ موقعيت‌ يا نعمتي‌گرانبهاتر دوستي‌ را از ياد مي‌برد. امام‌(ع) مي‌فرمايد:

هر كه‌ تو را براي‌ چيزي‌ دوست‌ بدارد، با رسيدن‌ به‌ آن‌ تو را ملول‌خواهد ساخت‌.
هر دوستي‌اي‌ كه‌ طمع‌ پديدش‌ آرد، نوميدي‌ از ميانش‌ مي‌برد.

 

5. حماقت‌

احمق‌ كسي‌ است‌ كه‌ به‌ سبب‌ نداشتن‌ درك‌ صحيح‌ نمي‌تواند تصميمات‌ارزشمند بگيرد، موقعيت‌ شناس‌ و راز دار نيست‌ و به‌ خاطر نداشتن‌ شعور كافي‌گاه‌ تمام‌ زندگي‌ خود را به‌ تباهي‌ مي‌كشاند. علي‌(ع) دوستي‌ با احمق‌ رابه‌شدت‌ نكوهش‌ مي‌كند و همدمي‌ با او را سبب‌ شكنجة‌ روح‌ مي‌داند:

دوستي‌ احمقان‌ چون‌ سراب‌ ناپديد مي‌شود و چون‌ مه‌ مي‌پراكند.
از دوستي‌ با احمق‌ بپرهيز؛ زيرا آن‌ جا كه‌ مي‌پندارد به‌ تو سودمي‌رساند زيان‌ مي‌رساند و در حالي‌ كه‌ مي‌پندارد شادت‌ كرده‌ است‌،غمگينت‌ مي‌كند.

معصومان‌ صفات‌ متعددي‌ براي‌ احمق‌ بيان‌ كرده‌اند. امام‌ صادق(ع) ازحضرت‌ عيسي‌(ع) چنين‌ نقل‌ كرده‌ است‌:

من‌ بيماران‌ را مداوا كردم‌ و به‌ اذن‌ خدا شفا دادم‌ و كور مادرزاد وشخص‌ برص‌دار را به‌ اذن‌ خدا بهبودي‌ دادم‌ و مردگان‌ را به‌ اذن‌ خدازنده‌ كردم‌، ولي‌ شخص‌ احمق‌ را نتوانستم‌ اصلاح‌ و معالجه‌ كنم‌. بدان‌حضرت‌ گفتند: يا روح‌ الله احمق‌ كيست‌؟ فرمود: شخص‌ خودپسند وخودرأي‌، آن‌ كس‌ كه‌ هر فضيلت‌ و برتري‌ است‌ آن‌ را براي‌ خود مي‌بيندنه‌ براي‌ ديگران‌ و همه‌ جا حق‌ّ را به‌ خود مي‌دهد نه‌ به‌ ديگران‌. اين‌است‌ آن‌ احمق‌ كه‌ بهبودي‌ و مداوايش‌ مقدور نيست‌.

 

6. دنياطلبي‌

از نظر قرآن‌، دنيايي‌ كه‌ سبب‌ فراموشي‌ آخرت‌ شود و به‌ جاي‌ آخرت‌كمال‌ مطلوب‌ و هدف‌ غايي‌ انسان‌ قرار گيرد مذموم‌ و ناپسند است‌ نه‌ خوددنيا. بنابراين‌ مراد از دنياطلبي‌ دل‌ بستن‌ به‌ دنيا و سرگرمي‌هاي‌ آن‌ و فراموش‌كردن‌ آخرت‌ و ارزش‌هاي‌ الاهي‌ است‌.

علي‌(ع) دربارة‌ دنياپرستان‌ مي‌گويد:

همانا دنياپرستان‌ چونان‌ سگ‌ درنده‌ عوعوكنان‌ براي‌ دريدن‌ صيد درشتابند.

اين‌ دغل‌ دوستان‌ كه‌ مي‌بيني‌مگسانند گرد شيريني‌

دوستي‌ با دنياطلبان‌ دوام‌ ندارد؛ زيرا اينان‌ تا زمان‌ بر آوردن‌ نياز خودخواستار بقاي‌ دوستي‌ اند و در روز تنگدستي‌ ياران‌ را از ياد مي‌برند. افرادي‌كه‌ تمام‌ همّت‌ خود را صرف‌ به‌ دست‌ آوردن‌ دنيا مي‌كنند، شايستة‌ دوستي‌نيستند؛ چون‌ با هدف‌ رسيدن‌ به‌ موقعيت‌ و نعمت‌هاي‌ مادي‌ دوست‌ مي‌شوند وبراي‌ دستيابي‌ به‌ موقعيت‌ و نعمت‌ برتر همه‌ چيز حتي‌ دوستان‌ را فدا مي‌كنند.

علي‌(ع) مي‌فرمايد:

لاتُصْحَبَن‌َّ أبناءَ الدُّنْيا؛ فَانَّك‌َ اِن‌ْ أَقْلَلْت‌َ اِستثقلوك‌َ، و اِن‌ اكثرت‌َ حَسَدوك‌َ.
با فرزندان‌ دنيا مصاحبت‌ مكن‌؛ زيرا چون‌ نادار شوي‌، سنگينت‌شمارند و چون‌ دارا شوي‌، بر تو حسد برند.

 

7. باده‌ گساري‌

لاتَوادّوا مَن‌ْ يَسْتَحِل‌ُّ المُسكِرَ.
با آن‌ كه‌ مايعات‌ مست‌كننده‌ را حلال‌ مي‌شمارد، دوستي‌ مكنيد.

 

8. پيمان‌شكني‌

لا يَعْتَمِد عَلي‌ مَوَدَّة‌ِ مَن‌ْ لايوفي‌ بعهدِه‌ِ.           
به‌ دوستي‌ آن‌ كه‌ به‌ عهد خود وفا نمي‌كند، اعتماد مكن‌.

 

9. بي‌رغبتي‌ به‌ دوستي‌

لا تَرغَب‌ْ عَلي‌ فيمَن‌ْ زَهَدَ فيك‌َ.         
به‌ دوستي‌ آن‌ كه‌ به‌ تو رغبتي‌ ندارد، رغبت‌ مكن‌.

 

10. بخل‌

ايّاك‌َ وَ مُصادَقَة‌َ الْبخيل‌.      
از دوستي‌ با بخيل‌ پرهيز كن‌.

 

11. الاهي‌ نبودن‌ محبّت‌

مَن‌ْ لَم‌ْ تَكُن‌ْ مَوَدَّتَه‌ُ فِي‌ اللهِ فَاحذَره‌ُ؛ فَاِن‌َّ مَوَدَّتَه‌ُ لَئيمَة‌ٌ وَ صُحْبَتَه‌ُ مَشُوءُمَة‌ٌ.          
هر كه‌ دوستي‌اش‌ خدايي‌ نباشد، از او پرهيز كن‌ كه‌ دوستي‌اش‌ پليداست‌ و مصاحبت‌ با او شوم‌.

در پايان‌ اين‌ قسمت‌، توجّه‌ به‌ گفتاري‌ گرانبها از علي‌(ع) سودمند مي‌نمايد:

در مصاحبت‌ با آن‌ كه‌ در او شش‌ خصلت‌ جمع‌ است‌، خيري‌ نيست‌:اگر با تو سخن‌ بگويد، دروغ‌ گويد؛ و اگر با او سخن‌ بگويي‌، سخنت‌ رادروغ‌ شمارد؛ و اگر او را امانتدار خود سازي‌، به‌ تو خيانت‌ كند؛ وچون‌ تو را امانتدار خود سازد، به‌ خيانت‌ متهمت‌ كند؛ و اگر به‌ اوبخشش‌ كني‌، ناسپاسي‌ كند؛ و چون‌ به‌ تو بخشش‌ كند، بر تو منّت‌ گذارد.
فرزند عزيزم‌ چهار چيز از من‌ داشته‌ باش‌ كه‌ با حفظش‌ هيچ‌ كاري‌ بر توآسيبي‌ نرساند: ارزشمندترين‌ بي‌نيازي‌، خرد است‌؛ بزرگ‌ترين‌ فقر،بي‌خردي‌ است‌؛ هولناك‌ترين‌ تنهايي‌ خودپسندي‌ است‌، و گرامي‌ترين‌مقام‌، نيك‌خويي‌ است‌. اي‌ فرزند عزيز، زنهار از رويارويي‌ با احمق‌ كه‌به‌ رغم‌ خواستش‌ تو را زيان‌ مي‌رساند؛ زنهار از بخيل‌ كه‌ از آن‌ چه‌بيش‌تر نيازمند آني‌، دورترت‌ مي‌كند؛ زنهار از رويارويي‌ با هرزگان‌، كه‌سخت‌ ارزانت‌ مي‌فروشند؛ و زنهار از دوستي‌ با دروغزن‌ كه‌ او چونان‌سراب‌ دور را نزديك‌ و نزديك‌ را دورت‌ مي‌نماياند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایتی با امکانات بروز - با آپدیت هفتگی - با تبادل اطلاعات و آماده برای تبادل اطلاعات در مورد صنعت لبنیات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    این سایت تا چه حد انتظارات شما رو برآورده کرده؟
    صفحات جداگانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2970
  • کل نظرات : 86
  • افراد آنلاین : 18
  • تعداد اعضا : 288
  • آی پی امروز : 488
  • آی پی دیروز : 150
  • بازدید امروز : 974
  • باردید دیروز : 370
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,344
  • بازدید ماه : 7,929
  • بازدید سال : 94,842
  • بازدید کلی : 2,309,604
  • کدهای اختصاصی


    ختم صلوات

    ابزار نمایش اوقات شرعی

    وضعیت آب و هوا

    حديث تصادفی

    آیه الکرسی
    ترجمه آیه الکرسی
    خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. * در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. * خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و [لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند